جدیدترین اخبار از دنیای فوتبال

فوتبال اروپا امشب،اخبار پرسپولیس،اخبار فوتبال بارسلونا

جدیدترین اخبار از دنیای فوتبال

فوتبال اروپا امشب،اخبار پرسپولیس،اخبار فوتبال بارسلونا

واردات و پخش مستقیم کولرهای گازی 

بخش تهویه مطبوع سایت یک دو سه سازه از بخش های پرطرفدار این سایت می باشد که خود شامل بخش های هودهای آشپزخانه، کولرهای گازی، هواساز و دریچه های تنظیم هوا می گردد. اسپلیت یونیت های ارائه شده در بخش کولر گازی سایت یک دو سه سازه از میان برترین برندها انتخاب و با قیمت باورنکردنی ارائه می شوند. واردات و فروش مستقیم کولر گازی بدون واسطه.

کولر گازی اجنرال (O’General) با رده انرژی ++A از کیت اینورتر (Inverter) و گاز مبرد R410A بهره می برد. اسپلیت اینورتر اجنرال با باریک نمودن قطر لوله های مسی سبب کاهش حجم مبدل تا میزان 30% گردیده که این امر باعث ایجاد دمای یکنواخت و در نتیجه عملکرد بهتر مبدل می گردد. این مدل از اسپلیت اینورتر اجنرال با برخورداری از عملکرد قوی (Powerful operation) سبب ایجاد سرمایش و گرمایش بسیار سریع در محیط می گردد.

اُجنرال (O’General) مدل ASGS12LFCA مجهز به حالت خواب عمیق، سیستم شروع خودکار (Auto restart)، عملکرد چند جهته، سیستم صرفه جویی در مصرف انرژی (energy saving) و تایمر 24 ساعته می باشد. این اسپلیت قدرتمند از فیلتر های ضد گرد و غبار، آنتی باکتریال و یونی بهره می برد. از دیگر ویژگی های اسپلیت اینورتر اجنرال عملکرد بی صدا، نصب و نگهداری بسیار آسان می باشد.

 

واردات و پخش مستقیم کولرهای گازی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۳۲
postez postez

داور ضد عربستان؛ داغ ترین هشتگ آسیا!

داور دیدار شب گذشته تیم های العین امارات و الهلال عربستان به شدت مورد انتقاد عربستانی ها قرار گرفته است.

به گزارش "ورزش سه"، شب گذشته در چارچوب رقابت های هفته پنجم مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، تیم های العین امارات و الهلال عربستان در دیداری حساس به مصاف هم رفتند. این دو تیم که نتایج درخوری در بازی های قبلی شان کسب نکرده بودند، دیشب هردو نیاز مبرم به برد داشتند و از این حیث اهمیت تقابلشان بیش از پیش شده بود.

 

در بازی دیشب ابتدا محمد البریک با یک ضربه ایستگاهی در همان اوایل بازی الهلال را در خانه حریف پیش انداخت تا امید آبی ها برای بازگشت به تورنمنت زنده شود؛ اما در ادامه بازی و در همان نیمه نخست، اتفاقاتی افتاد که کار را برای الهلال بسیار سخت کرد.

 

پس از دریافت گل زودهنگام، بازیکنان العین حملات پردامنه خود را بر روی دروازه حریف آغاز کردند و خط دفاع الهلال را تحت فشار زیاد گذاشتند. تداوم نفوذهای العینی ها و پرسپولیس شدید آنها، منجر به صاحب توپ شدن عمر عبدالرحمان در محوطه جریمه الهلال شد. عبدالرحمان در دقیقه 25 بازی توسط مدافع الهلال سرنگون شد و داور چینی مسابقه نقطه پنالتی را نشان داد. این پنالتی پس از اعتراض فراوان مربیان و بازیکنان الهلال سرانجام توسط خود عبدالرحمان زده شد که با مهار زیبای علی الحبسی مواجه شد.

 

این اتفاق، یعنی اعلام ضربه پنالتی به سود العین بار دیگر در دقیقه 39 به دلیل خطای علی البلیهی بر روی عمر عبدالرحمان رخ داد. این بار هم اعتراضات الهلالی ها بی فایده بود و بالاخره مارکوس برگ توانست قفل دروازه آبی های ریاض را باز کند.

 

 

 

اما این پایان کار نبود و نیمه نخست بازی حساس دیشب با یک صحنه عجیب پایان یافت؛ اعلام سومین پنالتی به سود اماراتی ها و این بار خطای فهد الرشیدی بر روی رایان الجابری. سومین پنالتی که حسابی خوان براون را روی نیمکت الهلال کلافه کرده بود، با ضربه دقیق مارکوس برگ سوئدی تبدیل به گل شد تا نسخه الهلال در همان نیمه اول پیچیده شود.

 

بازی در نیمه دوم هم کاملا در اختیار العین بود و سوت پایان ما نینگ ضمن اعلام نتیجه 2-1، به معنای حذف قهرمان عربستان از لیگ قهرمانان در مرحله گروهی بود؛ اتفاقی که پس از 12 سال برای نخستین بار رخ می داد.

 

پس از پایان بازی و تثبیت فاجعه ای که برای الهلالی ها رقم خورد، هواداران این تیم به انتقاد شدید از عملکرد داور مسابقه پرداختند و اعلام 3 پنالتی به سود حریف را عامل این باخت قلمداد کردند. آنها در فضای مجازی با به راه انداختن یک هشتگ، ما نینگ را داور ضد عربستانی خواندند. یکی از بازی هایی که هواداران عربستانی از ما نینگ به خاطر دارند، دیدار پرسپولیس و النصر عربستان است که در آن بازی این داور یک پنالتی برای پرسپولیس اعلام کرد و با گل شدن همان پنالتی، شکست تیم عربستانی محقق شد. به همین دلیل فوتبال دوستان عربستانی معتقدند این داور کلا میانه خوبی با تیم های کشور آنها ندارد و سوت های او همیشه به ضرر عربستان بوده است. البته قطعا پنالتی های اشتباهی که در دیدار یک ماه پیش العین و استقلال برای تیم اماراتی اعلام شده بود هم تاثیر بسیار زیادی روی سعودی ها داشته تا اشتباهات داوری را دلیل یک پیروزی خانگی برای العین بدانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۵۸
postez postez

تز gl/l (1094)

استاد : جناب آقای اعلمی

علی ترقی جاه

معرفی وسایل و دستگاههای نقشه برداری مورد استفاده:

متر:

برای اندازه گیری مستقیم فاصله در سر زمین بکار می‌رود و اساس آن مقایسه فاصله با واحد طول است. برای فواصل مختلف باید از مترهای با طول مناسب استفاده شود. درجه حرارت میتواند عاملی برای ایجاد خطا در متر باشد.

در هر سه مرحله پروژه متر نقش اساسی و اولیه داشته و از متر پلاستیکی 30متری استفاده شد.

در فواصل شیبدار باید متر را افقی گرفت و یا اینکه در سطح زمین قرار داد و ضریب تصحیح را به آن اعمال کرد. در دهانه های بزرگ برای جلوگیری از انحراف از خط و اصل دو نقطه مورد نظر ، از ژالن استفاده میشود.

ژالن :

عبارتست از میله ای راه راه و مستقیم . در دهانه های بزرگ با استفاده از دو ژالن خط مستقیم بین دهانه توسط متر پیموده می‌شود.

تراز :

برای قائم نگهداشتن میر و ژالن از ترازی کروی که به ژالن یا میر چسبیده می شود استفاده بعمل می‌آید.

میر :

عبارتست از یک خط کش مدرج 2 یا 4 متری که در حالت قائم آنرا نگاه می دارند و توسط دوربین های نقشه برداری اعداد لازم آن قرائت و ثبت می‌‌شود. اعداد میرهای قدیمی بصورت معکوس نوشته شده است چرا که تصویر درون دوربین عکس می‌شود. در دوربینهای جدید امروزی این عیب اصلاح شده است و نیازی به معکوس نوشتن اعداد نیست. میر مورد استفاده در ترازیابی 2 متری (تاشو) بود و برای ترازیابی پلیگون از میر 4متری استفاده شد.

نیوو :

یک دوربین نقشه برداری است که برای ترازیابی و پیدا کردن اختلاف ارتفاع بکار می رود. اجزاء آن عبارتند از:

عدسی شیئی :

قطر دهانه و فاصله کانونی بزرگی دارد و بطرف شیء قرار می‌گیرد.

عدسی چشمی :

قطر دهانه و فاصله کانونی کوچکی دارد و چشم پشت آن قرار می‌گیرد.

رتیکول:

صفحه کوچکی است در جلو چشمی که دو تار نازک افقی و قائم روی آن رسم شده است و نشانه روی و قرائت اعداد به وسیله آن انجام میشود.

طرز کار نیوو :

ابتدا با تنظیم عدسی چشمی تارهای رتیکول را واضح می کنیم (این تنظیم به وضعیت چشم افراد بستگی دارد و به فاصله جسم تا دوربین ربطی ندارد) سپس با تنظیم عدسی شیئی ،که نسبت به فاصله جسم تا دوربین است ، تصویر جسم را واضح می‌کنیم و اعداد لازم را با توجه به تارهای رتیکول قرائت می کنیم.

برای کار با نیوو باید خط دید را افقی کنیم لذا از یک تراز کروی که بوسیله پیچهای کالان تنظیم می‌شود آنرا تقریباً افقی می‌کنیم سپس با تنظیم تراز استوانه ای یا لوبیایی (هر کدام تعبیه شده باشد) دوربین را کاملاً تراز می‌کنیم با این کار خط قراولروی کاملاً افقی میشود تا اختلاف ارتفاعها درست بدست آیند.نیووی مورد استفاده در پروژه از نوع Wild بود.

تئودولیت :

دوربینی است که از آن برای قرائت زوایای افقی و قائم نقطه مورد نشانه روی استفاده می‌شود و از سه قسمت تشکیل شده:

1 – قسمت فوقانی : یک دوشاخه قائم بنام آلیداد است که به انتهای آن یک محور افقی تکیه می کند و دوربین نقشه برداری می‌تواند حول این محور افقی (عمود بر آلیداد) دوران کند، آلیداد هم می‌تواند حول محور قائم دوران کند.

بین دو شاخه آلیداد یک تراز استوانه ای نصب شده است، در یک طرف آلیداد یک دایره مدرج قائم (سمت قائم) قرار گرفته که با چرخش دوربین حول محور افقی زاویه قائم قرائت میشود.

2 – قسمت میانی: محفظه ای شامل یک دایره مدرج افقی که آنرا لمب افقی می نامند و برای قرائت زاویه افقی بکار می‌رود.

3 – قسمت زیرین: شامل پایه و پیچهای تراز کننده .

در زاویه یاب برای کنترل چرخش دوربین پیچهایی تعبیه شده است. دو پیچ برای بستن چرخش سریع دوربین حول محور قائم و افقی و دو پیچ دیگر برای چرخش کند دوربین حول محورهای مذکور (در موقع بسته بودن پیچهای حرکت سریع) و در ضمن برای قرائت لمب قائم تئودولیت باید تراز لوبیایی آنرا تنظیم کرد.

زاویه یاب بکارگرفته شده (برای برداشت) و از نوع Wild T16 بود و تا صدم گراد مدرج شده بود و بزرگنمایی آن 30بود. امروزه از زاویه یابهای الکتریکی برای برداشت استفاده میشود.

عملیات نقشه برداری

1 – ترازیابی

ترازیابی شامل رسم پروفیل طولی (و یا عرضی) بین دو نقطه و پیدا کردن اختلاف ارتفاع بین دو نقطه است. مسیر پروفیل می تواند باز یا بسته باشد در صورت باز بودن مسیر ، عملیات باید بصورت رفت و برگشت انجام شود تا نتایج بدست آمده قابل اعتماد باشد.

انتخاب مسیر:

بسته به نیاز پروژه مسیر باز یا بسته ای انتخاب می شود. سپس نقاطی را در طول مسیر بگونه ای انتخاب و علامتگذاری می کنند که بین هر دو نقطه شیب یکسان باشد تا پروفیل حاصل دقت کافی داشته باشد، در ضمن فاصله نقاط باید اندازه ای باشد که اولاً میر خارج از خط قراولروی نیفتد (یعنی اختلاف ارتفاع بیش از 2 متر نباشد) تا بتوان بوسیله نیوو آنرا خواند. ثانیاً فاصله از حد مجاز (بسته به بزرگنمایی عدسی شیئی: حدود 30 متر) تجاوز نکند تا بتوان میلیمتر را روی نقشه تشخیص داد.

برداشت :

پس از انتخاب مسیر با قرار دادن میر بصورت قائم بر روی نقاط مذکور و قرائت تارهای دوربین و اعداد روی میر (معمولاً بر حسب میلیمیتر) و تشکیل جدول نمونه اختلاف ارتفاع بدست می آید. در هر استقرار دوربین حداقل 2 قرائت عقب و جلو داریم و در صورت ممکن چند قرائت میانی هم وجود دارد. با جمع جبری منطقی قرائت اعداد روی میر و با داشتن ارتفاع اولیه طبق رابطه زیر

Ha = Σ Bs – ΣFs– Hb

ارتفاع همه نقاط معین میشود.

طبیعی:

کرویت: اثر کرویت زمین در طول زیاد بصورت ظاهر میشود که فاصله صفحه افقی در نقطه قرارگیری دوربین از سطح تراز نقطه قرارگیری مسیر است و برای تصحیح آن باید این مقدار را از عدد قرائت شده کم کرد.

شکست نور: مثل کرویت است اما در خلاف جهت آن است و تقریباً 6/1آن است و در اثر تتغییر چگالی هوا در لایه های مختلف بروز می‌کند.

شکست نور و کرویت: با لحاظ کردن هر دو مورد بالا خطای (در همان جهت کرویت) حاصل میشود که میتوان آنرا تصحیح کرد.

دستگاهی:

چون دستگاه تا میلیمتر را میتواند قرائت کند پس در حین عمل میتواند خطای اتفاقی ایجاد شود که قابل کنترل و تصحیح هم نمی‌باشد. طبق یک رابطه تجربی خطای بست مجاز را با یکی از فرمولهای زیر محاسبه می کنند.

که L طول مسیر ترازیابی به کیلومتر

k خطای کیلومتری(میلیمتربرکیلومتر)

و e خطای بست مجاز هستند .

مقدار k به دقت ترازیابی بستگی دارد. برای ترازیابی معمولی حدود ( (mm/km30-20 است.

k خطای هر ایستگاه به میلیمتر

N تعداد ایستگاهها

برای سرشکنی خطای ایجاد شده چنانچه این خطا از خطای بست مجاز کمتر باشد بدینصورت عمل میکنیم، در آنجا که ترازیابی بصورت رفت و برگشت انجام شده است ارتفاع نقاط را بررسی میکنیم و اختلاف بدست آمده که برابر Σ Bs – ΣFsاست را بین ایستگاههای قرارگذاری دستگاه پخش می‌کنیم (با علامت مخالف) بگونه ای که در یک دور کامل به همان ارتفاع اولیه برسیم. در این صورت خطا سرشکن شده و به حداکثر دقت رسیده ایم.

رسم پروفیل در مقیاس مناسب:

آخرین مرحله رسم برش طولی یا عرضی زمین است.از آنجا که اغلب اوقات طول مسیر ترازیابی به اختلاف ارتفاع زیاداست ،اگر مقیاس هر دومحور یکی باشد نقشه گویا نخواهد بود.لذا معمولا مقیاس محور قائم را بزرگتر از افقی می‌گیرندتا شیب بین نقاط قابل تشخیص باشد.

2 – مساحی

مساحی شامل برداشت عوارض سطحی زمین فقط با استفاده از متر است. هیچ رابطه ریاضی و محاسبه ای در این روش وجود ندارد. مبنای مساحی بر تشکیل مثلث با سه ضلع معلوم است که نقشه را قابل رسم می کند، پس زمین را به مثلثهایی تجزیه می کنیم.

انتخاب زمین:

در پروژه های نقشه برداری منطقه عملیات قبلا مشخص میشود.

رسم کروکی:

برای مساحی لازم است کروکی محل با دقت مناسبی رسم شود و نقاط لازم علامتگذاری شود و تمام منطقه عملیاتی بوسیله خطوطی که همگی با هم مثلث هایی تشکیل می دهند به هم وصل شوند.

مترکشی:

پس از رسم کروکی و مثلث ها نوبت به اندازه گیری طول اضلاع مثلث‌ها میرسد، بهتر است طول اضلاع دوبار اندازه گیری شود تا دقت لازم بدست آید. با معلوم بودن طول سه ضلع، یک مثلث قابل رسم است، پس تمام نقشه را میتوان به همین ترتیب رسم کرد.

رسم نقشه در مقیاس مناسب:

با توجه به دقت اندازه گیری طول توسط متر مساحی با استفاده از مثلث ها و با توجه به نیاز پروژه نقشه در مقیاس مناسب رسم میشود.

3- برداشت بوسیله پلیگون بندی و تاکئومتری:

منظور از برداشت تعیین مختصات یا موقعیت نقاطی از زمین است که برای شناسایی شکل مسطحاتی و ارتفاعی زمین یا تهیه نقشه در یک منطقه لازم است. یکی از بهترین و با دقت‌ترین راههای برداشت عوارض سطحی اطراف یک منطقه، استفاده از تاکئومتری است که بوسیله تئودولولیت انجام میشود و با استفاده از مختصات قطبی پیاده می‌شود. برای برداشت های وسیع در یک منطقه نمی‌توان بر اساس جزئیات پیش رفت و باید از یک اسکلت کلی بنام کانوای نقشه برداری با شبکه نقاط کنترل استفاده شود و در اینجا لازم است نقاط اصلی استقرار در زمین مختصات دقیقی داشته باشند، اینکار با پلیگون بندی انجام میشود.

انتخاب زمین:

مانند موارد قبل زمینی بسته به نیاز پروژه جهت برداشت انتخاب میشود.

رسم کروکی اولیه:

برای یافتن یک دید کلی در مورد پروژه برای تعیین نقاط اصلی کانوا (نقاط رئوس پلیگون) و توزیع صحیح آنها و امکان دید بین آنها رسم میشود. این کروکی حالت کاملاً تقریبی دارد و فقط بعنوان یک راهنمای اجمالی برای شروع پروژه است اما از اهمیت خاصی برخوردار است.

پیمایش:

جهت تعیین مختصات نقاط کانوا از پیمایش استفاده میشود.

پلیگون:

در نقشه‌برداری به یک چندضلعی که مختصات رئوس و زاویه های آن مشخص باشد پلیگون میگویند.

انتخاب رئوس:

رئوس پلیگون طوری انتخاب میشود که :

به هم دید داشته باشد

2 – توزیع یکنواختی در منطقه داشته باشد

3 – بگونه‌ای قرار گرفته باشد که با قرار گرفتن روی هر رأس پلیگون بتوان عوارض زیادی را بوسیله تاکئومتری برداشت کرد.

قرائت زوایا:

برای این کار از یک امتداد و نقطه معلوم روی آن امتداد شروع میشود و به نقاط دیگر رئوس پلیگون نشانه روی و زاویه افقی آن قرائت میشود. با معلوم بودن ژیزمان ضلع اول و داشتن زاویه بین اضلاع به سادگی ژیزمان بقیه اضلاع قابل محاسبه است.

مجموع زاویه های داخلی (یا خارجی) یک چند ضلعی مقدار معینی دارد و با استفاده از این مورد زوایای قرائت شده قابل اصلاح هستند.

مترکشی اضلاع:

برای تعیین مختصات نقاط پلیگون فقط داشتن زوایا کافی نیست، بلکه طول اضلاع هم باید اندازه گیری شود تا پلیگون تعریف شود. طول اضلاع با متر فلزی و بصورت رفت و برگشت اندازه گیری میشود تا دقت کافی را داشته باشد. اگر فاصله بین دو رأس زیاد باشد باید چند نقطه کمکی در امتداد اضلاع زده شود تا مترکشی بسهولت و با دقت اجرا شود. در صورت شیبدار بودن زمین هم باید تصحیح لازم روی فاصله افقی صورت پذیرد.

محاسبات پلیگون:

با معلوم بودن یک امتداد و یک نقطه و با داده های فوق امتداد تمام اضلاع و مختصات همه رئوس قابل محاسبه است. بدینصورت که پس از محاسبه امتداد اضلاع با استفاده از فرمول

مختصات بقیه رئوس هم در دستگاه دکارتی قابل محاسبه است.

کنترل و سرشکنی خطا:

الف) زوایا:

مجموع زاویه های داخی یک پیمایش بسته90 x (4- n2) است، بنابر این خطای بست زاویه ای پیمایش بدین صورت محاسبه میشود.

خطای بست مجاز زاویه ای یلیگون هم بافرمول زیرقابل محاسبه است.

اگر εl خطای قرائت هر امتداد باشد .

ب)مختصات:

در پیمایش بسته چون نقطه ابتدا و انتها بر هم منطبق هستند باید مجموع جبری Δyها و Δxها صفر شود.

ولی عملاً بواسطه باقیمانده خطاهای اندازه گیری این شرط برقرار نمیگردد.fx و fyخطای بست y و x هستند. اگر از خطای بست مجاز کمتر باشند آنها را بین تمام نقاط سرشکن می کنیم.

راه ساده تصحیح چنین است که fx و fy به نسبت طول ضلع تقسیم شوند. یعنی برای ضلع i

که L مجموع طول اضلاع پلیگون و

li طول ضلع مورد نظر است.

البته برای دقت بیشتر گاهی خطا را به نسبت و تقسیم می کنند.

با انجام این کار مختصات نقاط تصحیح میشود و نقطه شروع و پایان بر هم منطبق میشوند.

دقت پیمایش:

با رابطه زیر بیان میشود.

خطای بست مجاز پیمایش:

اگر پیمایشn ضلع بطول L داشته باشد و خطای اندازه هر ضلع و هر زاویه باشد خطای بست

اگر زوایا به 180 نزدیک باشند و تعداد اضلاع زیاد باشد رابطه به صورت زیر ساده میشود.

برای محاسبه دقیقتر خطای بست مجاز پیمایش وقتی شروط ساده سازی فوق در نظر گرفته شوند، داریم:

ترازیابی:

برای تعیین مختصات ارتفاعی نقاط رئوس پلیگون از ترازیابی استفاده میشود که توضیح آن قبلاً آمد.

رسم کروکی های جزئی و دقیقتر:

پس از تعیین مختصات نقاط کانوا میتوان منطقه عملیات را به چند قسمت تقسیم کرد و دوربین را در نقاط رئوس پلیگون و احیاناً در نقاط کمکی که با استفاده از پلیگون تعیین میشوند قرار داد و برداشت را انجام داد.

برداشت جزئی:

برداشت شامل تعیین مختصات عوارض سطح زمین است و به روشهای مختلفی قابل انجام است. برداشت نقاط کانوا به شیوه پیمایش بسته توضیح داده شد. پس از این کار نوبت به تعیین جزئیات نقشه و عوارض زمین میرسد که به کمک تئودولیت و استقرار آن روی نقطه و امتداد معلوم و با تاکئومتری صورت میگیرد.

تاکئومتری:

از روشهای شعاعی برداشت مسطحاتی است و عبارتست از:

1. قرار دادن دوربین روی نقطه‌ای مشخص

2. قرار دادن صفر لمب افقی روی امتدادی مشخص

3. نشانه روی به نقاط مورد نظر و قرائت زاویه لمب افقی و قائم و قرائت سه تار رتیکول

جهت پیاده سازی نقشه با توجه به اصول استادیمتری فاصله شیبدار بین نقطه استقرار دوربین و نقطه مورد نشانه روی L Cos V 100 خواهد بود که L تفاضل قرائت دوتار بالا و پایین بر حسب متر است و برای تبدیل این فاصله به فاصله افقی آنرا در کسینوس زاویه قائم ضرب می کنند.

یعنی فاصله افقی اختلاف ارتفاع بین دو خط قراولروی و نقطه مورد نظر میر برابر

L Cos V Sin V 100

میباشد، که میتوان اختلاف ارتفاع دو نقطه A و B را بدینصورت بیان کرد:

که IA ارتفاع دستگاه در نقطه 0 است و IB قرائت تار وسط میر (ارتفاع نقطه نشانه روی) است و HA و HB به ترتیب ارتفاع نقاط A و B است.

زاویه حامل (یا ژیزمان) امتداد AB را هم میتوان با توجه به معلوم بودن صفر لمب افقی و قرائت زاویه افقی معین کرد، پس با داشتن فاصله افقی زاویه حامل و اختلاف ارتفاع میتوان مختصات دقیق نقاط را معین کرد، البته مختصات مسطحاتی آنها معمولاً بروش قطبی تعیین میشود.

صحت و دقت تاکئومتری:

از آنجا که اندازه گیری طول بروش استادیمتری صورت میگرد دقت آن چیزی در حدود cm14 خواهد بود و همچنین نمی‌توان به فاصله ای بیش از حدود 30 متر نشانه روی کرد. (بستگی به بزرگنمایی دوربین دارد)

لذا در این امر و تقسیم منطقه عملیات به جزئیات، دقت لازم باید انجام شود و در صورتی که مقیاس نقشه بزرگ باشد، نباید از استادیمتری برای اندازه گیری فاصله استفاده شود.

نقشه توپوگرافی:

در زمینهای بکر و دست نخورده با معلوم شدن مختصات سه بعدی نقاط بروش تاکئومتری میتوان خطوط تراز ارتفاعی را معین کرد و نقشه توپوگرافی را رسم کرد. تعیین خطوط تراز بدینصورت است که ابتدا با در نظر گرفتن یک step خاص برای لایه ها و خطوط تراز بین نقاط با مختصات معلوم به روش درونیابی اعداد رند و ارتفاعهای مورد نظر را معین می کنند، سپس با خطوط منحنی شکل بسته این نقاط ارتفاعی را به هم وصل میکنند.

رسم نهایی نقشه:

با معلوم بودن مختصات رئوس پلیگون هیچ مشکلی در رسم آن وجود ندارد. پس از این کار و پیدا شدن اضلاع و امتدادهای اضلاع و مختصات رئوس روی نقشه و با محاسبات تاکئومتری و داشتن زاویه و فاصله بروش مختصات قطبی جزئیات نقشه هم قابل رسم خواهند بود.

گزارش عملیات نقشه برداری

1 ـ ترازیابی:

پروژه ترازیابی شامل رسم یک پروفیل طولی در یک مسیر 250 متری ترجیحاًَ مستقیم بود. این مسیر می‌توانست باز یا بسته باشد.

انتخاب مسیر:

مسیر انتخابی برای این کار یک خط راست بطول 248 متر در جهت شمال ـ جنوب بود. این مسیر از جلوی دانشکده فنی (نزدیک چهارراه) شروع میشد و بطرف پایین از چهارراه میگذشت و تا انتهای صحن مصلی نماز جمعه (نزدیک درب جنوبی دانشگاه) ادامه می یافت. در طول مسیر با توجه به شیب زمین و با رعایت اصول لازم 25 عدد میخ به فاصله حداکثر 19 متر و حداقل 4 متر (بسته به شیب ثابت زمین و دید دوربین) کوبیده شد.

کار عملی:

پس از انتخاب مسیر نوبت به اجرای عملی ترازیابی رسید، ابتدا روز شنبه مورخشروع به اجرا کردیم ولی پس از طی حدود نصف مسیر متوجه اشکالاتی در کار شدیم و کار را رها کردیم، لذا روز چهارشنبه /79 از ساعت 9 الی 3 بعدازظهر کار را دوباره انجام دادیم و مسیر رفت و برگشت را با 12 ایستگاه برداشت کردیم.

تراز دوربین :‌

همانطور که گفته شد دوربین از نوع Wild بود و تراز آن بدینصورت انجام میگرفت :

ابتدا توسط سه پیچ، تراز کروی را تنظیم می کردیم، بعد برای هر نشانه روی تراز لوبیایی را تنظیم می‌کردیم و اعداد روی میر را قرائت می کردیم.

خطا:

پس از قرائت اعداد جدول پروفیل را بر مبنای ارتفاع دوربین تشکیل دادیم و ارتفاع دستگاه اولیه دوربین را (همانطور که در جدول دیده میشود) 15 m = 15000mm فرض کردیم و محاسبات را انجام دادیم. در آخر سر 5m اختلاف ارتفاع بدست آوردیم. خطای بست مجاز از فرمول گفته شده بدست می آید:

می بینیم خطای بست بدست آمده از خطای بست مجاز کمتر است. با سرشکنی خطا بین ایستگاههای استقرار دوربین روی 5 ایستگاه اصلاحات لازم انجام شد و در هر کدام 1mm با علامت مخالف اثرگذاری شد. نمونه ای از جدول را در زیر مشاهده می کنید. جدول کلی ترازیابی در پیوست A آمده است.

2ـ برداشت:

پروژه اصلی درس نقشه برداری و عملیات، شامل برداشت زمینی به مساحت حداقل 20000 مترمربع بود که با تئودولیت WILD-T16 (دقت در حد صدم گراد) و متر فلزی باید انجام میشد. در صورت وجود باغچه و زمین بکر نقشه توپوگرافی هم باید تهیه می‌شد.

انتخاب زمین:

برای انتخاب زمین اول باید جایی انتخاب میشد که بتوان دور آن پلیگون بندی کرد و سهولت اجرا هم مهم بود. ابتدا دانشکده حقوق را انتخاب و بررسی کردیم و مناسب بنظر رسید، اما بدلیل یک سری فعالیت ساختمانی که در پشت دانشکده در حال انجام بود بنظررسید ممکن است پلیگون بندی و کلاً برداشت، با مشکلاتی مواجه شود، لذا به سراغ دانشکده ادبیات رفتیم. ولی با احتساب تقریبی مساحت آنجا (با قدم ها) دیدیم که مساحت منطقه مورد نظر به مقدار کافی نیست (البته اشتباه می‌‌کردیم) لذا خواستیم دانشکده علوم را هم به آن اضافه کنیم، اما به دلایلی از اینکار هم منصرف شدیم و باغچه و مسجد را که وسط دانشگاه هستند و از هر چهار طرف به خیابان محدود میشود انتخاب کردیم. قرار شد پلیگون را دور آن ببندیم تا اگر مساحت باغچه ها کم بود برداشت را از خارج پلیگون هم انجام دهیم و دیوارهای دانشکده ها را هم همراه با ساختمان کتابخانه مرکزی بگیریم، اما مساحت زمین انتخابی ما خیلی از 20000 متر بیشتر بود ولی با این وجود برداشت انجام شد و حتی باغچه های روبروی کتابخانه مرکزی را هم برداشت کردیم، که این امر سبب طولانی شدن زمان پروژه شد.

رسم کروکی اولیه:

کروکی اولیه لازم را از نقشه دانشگاه تهران روی سایت اینترنتی دانشگاه برداشتیم و قرار شد پلیگون را در خیابان های چهار طرف باغچه ببندیم.

پلیگون:

انتخاب نقاط رئوس پلیگون:

ابتدا از روبروی دانشکده داروسازی شروع کردیم و به چهارراه روبروی مسجد و دانشکده رفتیم اما متأسفانه بعلت اینکه زمین از دو طرف شیب داشت، میخ روبروی دانشکده داروسازی توسط تئودولیت دیده نمیشد، لذا مجبور شدیم در وسط این مسیر در نقطه ای که بیشترین ارتفاع را داشت (نزدیکتر به داروسازی) یک میخ دیگر هم بکوبیم که پلیگون به 5 ضلعی تبدیل شد. رئوس پلیگون را با اسامی A تا E نامگذاری کردیم که A روبروی دانشکده داروسازی بود و نقطه آخری (نقطه E) روبروی دانشکده پزشکی.

قرائت زاوایا:

پس از انتخاب رئوس پلیگون نوبت به قرائت زوایا رسید. ابتدا دوربین را روی یک رأس تراز می کردیم (طریقه ترازکردن بطور کامل در تاکئومتری است). زوایای داخلی پلیگون را بصورت کوپل قرائت میکردیم، بدینصورت که دوربین را روی رأس i قرار میدادیم. روی امتداد نقطه قبل (i-1) صفر صفر می‌کردیم و روی نقطه 1+i نشانه روی کرده دو قرائت دایره به چپ و راست را انجام میدادیم. بدینطریق دقت قرائت زاویا بالاتر میرفت و همچنین خطای کلیماسیون ازبین میرفت. پس از قرائت زوایا (چنان که در جدول آمده) برای هر زاویه دو مقدار دایره به چپ و راست بدست می آمد، میانگین این دو زاویه را طبق فرمول زیر بدست آوردیم.

حاصلجمع این اعدادباید می‌‌شد که معادلgrad 600 می‌شد که مقداربدست آمد که دقت خوبی داشت.

با توجه به اینکه خطای قرائت زوایاگراد بودخطای بست مجاز زوایا باید

می‌شد. می بینیم که از خطای بست مجاز کمتر است و قابل قبول است، مقدار 0.02 گراد را در دو زاویه B و D که از همه بزرگتر هستند (با علامت منفی) اثر می دهیم و خطا را سرشکن می کنیم. (جدول گویاست)

مترکشی اضلاع:

همانطور که آمد علاوه بر تعیین امتدادها لازم است طول اضلاع پلیگون هم معین شود.این کار (علیرغم صورت پروژه) با متر پلاستیکی 30 متری بصورت رفت و برگشت انجام شد. اعداد در جدول آمده و طول اضلاع میانگین هر دو عدد است.

خطای پلیگون:

خطای زوایا همانطور که گفته شد تصحیح شد، حال نوبت به تصحیح مختصات میرسد. طبق فرمول آمده

m تعداد دهانه‌‌‌‌‌های متر کشی

مثلابرای AB

با توجه به محاسبات جدول

که از خطای بست مجاز کمتر است و قابل قبول است و به نسبت طول اضلاع بین Dx ها و Dy ها تقسیم میشود (به جدول نگاه کنید) و در نتیجه مختصات تصحیح شده بدست می آید. (جدول ضمیمه B)

ترازیابی:

عملیات ترازیابی هم برای رئوس پلیگون انجام شد و ارتفاع نقاط رئوس پلیگون هم بدست آمد. جدول موجود در پیوست C گویای همه چیز است و از توضیح مجدد در زمینه ترازیابی خودداری میشود. فقط خطای ترازیابی 6 میلیمتر بود که در مقایسه با خطای بست مجاز

تفاوت کمی داشت و صحیح بود و خطا سرشکن شد.

پیمایش باز:

با توجه به شکل نقشه و قرارگیری پلیگون و اینکه مساحت بیش از یک دایره و شعاع مراکز 30 متر را نمیشود تاکئومتری کرد لازم بود تعدادی نقاط کمکی را درون باغچه (مرکز پلیگون) قرار دهیم و برای جلوگیری از کاهش دقت از پیمایش باز استفاده شد که اعداد مختصات نقاط فرعی تصحیح شود و قابل اعتماد باشد. پیمایش بسته دقیقاً مثل پلیگون اجرا شد و از رأس C شروع میشد و با گذر از درون باغچه (K1 و K2 وK4 وK5) به نقطه D ختم شد که نقطه کمکی K3 از K4 بصورت آنتن (نقطه کمکی) اجرا شد، چرا که اگر جزء پیمایش محسوب میشد زاویه ای کوچکتر از 20 بدست می آمد که این امر سبب ایجاد خطا در پیمایش میشود. محاسبات پیمایش دقیقاً مثل پلیگون است، با این تفاوت که از یک نقطه و امتداد معلوم شروع میشود و به یک نقطه و امتداد معلوم دیگر ختم میشود و تصحیح زوایای آن با فرمول زیر است:

و با این طریق خطای بست زوایا مقدار 05 /0 گراد بدست آمدومقدار خطای بست مجاز

می بینید خطای بست زوایا در حد معقولی است و آنرا سرشکن می کنیم.

با استفاده از اصول ذکر شده در مورد پلیگون وبرای پیمایش و است که قابل قبول است و چنانچه گفته شد آنرا سرشکن می کنیم (جدول ضمیمه C)

برای پیمایش ترازیابی هم انجام شد که جدول آن در ضمیمه آمده است.

رسم کروکی جزئی:

پس از تعیین نقاط اصلی حال نوبت به رسم کروکی های جزئی میرسید (کروکی های جزئی رسم می شوند و نقاط لازم برای آنها شماره گذاری میشود و در نقاط مناسب مترکشی بین عوارض جزئی انجام میشود و روی کروکی نوشته میشود)

برداشت بوسیله تاکئومتری:

تراز کردن دوربین:

ابتدا پایه را روی نقطه مورد نظر قرار می دادیم سپس با سه پیچ تنظیم سانتراژ دوربین را تنظیم می‌کردیم، سپس توسط کوتاه و بلند کردن پایه ها تراز کروی را تنظیم می کردیم سپس تراز استوانه ای را در چهار مرحله زیر تنظیم می کردیم:

الف) تراز استوانه ای را موازی دو پیچ قرار داده حباب را در وسط قرار می دادیم.

ب) آنرا 180 درجه می چرخاندیم و نصف میزان انحراف حباب را (در صورت انحراف) باز می گرداندیم.

ج) حال آنرا عمود بر امتداد دو پیچ مذکور (در راستای پیچ سوم) قرار می دادیم و حباب را در موقعیت مرحله دوم تنظیم می کردیم و بدینترتیب تراز افقی دوربین انجام می‌شد.

د) برای قرائت لمب قائم نیاز بود تراز لوبیایی آن هم تنظیم شود که این کار برای هر نشانه روی تکرار می‌‌شد.

پس از تراز کردن دوربین مسیر را در نقاط لازم قرار داده با دوربین به آن نشانه روی می‌کردیم و اعداد تارهای رتیکول دوربین لمب افقی و قائم را قرائت می کردیم. حاصل آن جدول مشابه جدول زیر است.

نکته قابل توجه این است که فاصله میر تا ایستگاه نباید بیش از 30 متر باشد تا دقت لازم را داشته باشد وبه این امر تا حدود زیادی در اجرای پروژه دقت کرده ایم، اما در ایستگاه کمکی فرعی K3 چند نقطه با فاصله بیش از 30 متر برداشت شده بود که در آخرین مرحله پروژه یک نقطه کمکی K6 را بین نقاط E و A زدیم و نقاط را دوباره برداشت کردیم.

محاسبات مختصات نقاط کمکی

توپوگرافی:

تنها یک باغچه در جهت جنوب غربی باغچه ها وجود داشت که کمی شیبدار بود و در نقاطی از آن که بین آنها شیب تقریباً ثابت بود برداشت انجام شد و درونیابی نقاط انجام شد و نقشه توپوگرافی آنها رسم شد.

تهیه گزارش:

پس از اتمام تمام مراحل اجرایی و محاسباتی در ایام عید، این گزارش بر مبنای محاسبات و جداول تهیه شده، تهیه و خدمتتان ارائه میشود.

تشکر و قدردانی:

در نهایت از استاد گرامی جناب آقای مهندس اعلمی هرندی که با تسلط کامل بر مطالب درس ما را راهنمایی فرمودند و همچنین آقای برزگر که دلسوزانه و متعهدانه در تمام مراحل پروژه از هیچ کمک و راهنمایی دریغ نفرمودند و بسیاری از مشکلات ما را در اجرای پروژه حل کردند تشکر می کنیم.

مقادیر پروفیل طولی
نام نقاط فاصله افقی B.S I.S F.S H ارتفاع

22 10 722       1500

21 20   1093   -371 1496.29

20 30   1500   -407 1492.22

19 40 700   1824 -324 1488.98

18 50   1070   -370 1485.28

17 60   1460   -390 1481.38

16 70 851   1870 -410 1477.28

15 80   1100   -249 1474.79

14 90   1223   -123 1473.56

13 100   1462   -239 1471.17

12 110 761   1775 -313 1468.04

11 120   1110   -349 1464.55

10 130   1465   -355 1461

9 140 522   1810 -345 1457.55

8 150   912   -390 1453.65

7 160   1132   -220 1451.45

6 170   1501   -369 1447.76

5 180 1310   1730 -229 1445.47

4 190   1385   -75 1444.72

3 200   1367   18 1444.9

2 210   1350   17 1445.07

1 220     1320 30 1445.37

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۶ ، ۱۶:۲۰
postez postez

4f/ss (64)

مقدمه:

مهندسین چه کسانی هستند؟ آنها چه کار می کنند ؟ مهندس شدن چقدر طول می کشد؟

اینها اولین سؤالات هستند که برای دانشجویان مآل اندیش پیش می آید و همچنین اینها اولین سؤالاتی هستند که باید در هر کتاب مقدماتی مهندسی در مورد آنها مطالبی بیان شود.

از یک نظر مهندسین خالقین و ابداع کنندگان ایده ها و مفاهیم سازندگانوسائل و ساختمان ها و بالاتر از همه حل کنندگان مسائل می باشند.

بایستی آنها را برای مواجهه با دنیایی از تغییرات دنیایی از اعتراضات و مبارزه طلبی های جدید و همیشه در تغییر آماده کرد.

حرفه مهندسی:

اغلب مخلوقات زنده محبوس در الگوی داروینی می باشند. آنها می باید یا خود را با محیط متغیر اطراف وفق دهند تا زنده بمانند و یا نابود شوند. فقط نوع بشر است که استثناءاست فقط ما هستیم که اندیشه تغییر محیط اطراف خود را داریم و آن را با نیازهای خود منطبق می سازیم.

در سطح بسیار مقدماتی این نقش از مهمترین مشخصه های حرفه مهندسی است.

ریشه های مهندسی به زمان اجدادمان بر می گردد یعنی هنگامی که در جدال برای زنده ماندن اولین بار از ابزار استفاده کرده اند.

ملاحظه می شود که در طول تاریخ مهندسین دانسته های خود را به شکل علم و تکنولوژی برای رفع نیازهای جامعه بکار گرفته اند. فضائل و کمالات مهندسین از جنبه های اجتماعی سیاسی یا هنری روی تاریخ تأثیر بسیاری داشته است.

یک جنبه احساسی بسیار واقعی اینست که مهندسی راه را برای پیشرفت تمدن صاف و هموار نموده است.

امروزه ما در عصر تاریخی و دوران خاصی زندگی می کنیم. جمعیت ما روی محدوده های طبیعی محیط اطرافمان فشار می آورد. طبیعت را تهدید به نابودی می کند و حتی شاید این سیاره را غیر قابل سکونت نماید. ممکن است تاریخدانان آینده به قرن بیستم بدین صورت بنگرند که قرن بیستم زمانی بوده است که ما برای اولین بار محدودیت منابع طبیعی روی زمین را تشخیص دادیم و حتی اینکه به سرعت به مسیر اتمام این منابع نزدیک شدیم.

جامعه ما بطور فزاینده ای به علم و تکنولوژی- مهندسی- وابسته شده است. در واقع این وابستگی نه تنها به خاطر ترقی روز افزون و خوشبختی است بلکه بخاطر بقاء نیز می باشد. امروزه مسائل و مشکلات جدی بصورت فزاینده و غافل گیرانه پدیدار می گردد.

مهندسی حرفه اعتراض و مبارزه طلبی است این حرفه دقت و نظم علم را به خلاقیت و تحلیل مورد نیاز جهت مسائل پیچیده موجود در برابر جامعه مدرن در هم می آمیزد.

در طول تاریخ چنین ملاحظه شده است که مهندسین دانسته های خود از علم و تکنولوژی را برای رفع نیازهای جامعه بکار برده اند. انها راه پیشرفت تمدن را صاف و همورا نموده اند.

مهندسین مخترعین و حل کنندگان مشکلات هستند که مهارت. تجربه و دانش خود را جهت خدمت به جامعه بکار می برند. مهندسی یک حرفه اعتراض و مبارزه طلبی است. این حرفه دقت و نظم علم را با خلاقیت و قوه تخلیل مورد نیاز جهت حل مسائل پیچیده موجود در مقابل جامعه نوین در هم می آمیزد.

مهندس کیست؟

مهندسی عبارتست از استفاده از علم و تکنولوژی جهت اجابت نیازهای بشر.

به علت گسترش فراوان وتنوع بسیار رشته ها و کارهای مهندسی. ارائه تعریفی دقیق و ساده از کلمه«مهندس» بسیار مشکل است.

در طول دو قرن گذشته استفاده از این لغت وسعت یافت و شامل فعالیتهای غیر نظامی یعنی فعالیت های «سیویل» هم شد که به این گونه مهندسی مهندس عمران گرفته می شود.

تعریفی رسمی توسط حرفه مهندسی مورد قبول واقع شده است. دفتر ارزیابی و صدور اعتبار نامه مهندسی و تکنولوژی تعاریف زیر را ارائه می دهد:

تکنسین مهندسی:

بسیاری از امور و فعالیتهای مهندسی نیاز کمتری به امور تحلیلی و یا مهارت در درک مفاهیم دارند. ولی از سوی دیگر نیازمند معلومات و مهارت در زمینه کاربردی خاصی هستند.اگر چه فعالیت های کلی تکنسین های مهندسی در مقایسه با کارهای مهندسین جریان عادی تری دارد ولی ماهیتاً این افراد هرگز دارای مهارت بالای نیستند.

تکنسین های مهندسی عملاً درگیر ساخت نخستین نمونه از ابزارهای طراحی شده بوسیله مهندسین می باشند.

استاد کار:

استادکاران دارای مهارتهای دستی لازم جهت تولید اجزاء و عناصر مشخص شده بوسیله مهندسین هستند.

بنابراین نیازی ندارند که شناخت پایه ای از اصول مرتبط با طراحی داشته باشند.

آموزش انها در محل کار صورت می گیرد.

گر چه می توان تعاریف رسمی از مهندسی ارائه داد ولی ساده ترین راه اینست که به یک مهندس به عنوان کسی که حل کننده مشکل است و علم و تکنولوژی را برای رفع نیاز جامعه بکار می برد فکر کرد.

مهندسی یک فعالیت گروهی و تیمی است که شامل دانشمندان که محقق قوانین طبیعت هستند. مهندسین که به وسیله طراحی تبدیل کننده معلومات علمی به شکل های قابل کاربرد هستند.

تکنولوژیست های مهندسی و تکنسین ها که طرح هایمهندسی را پیاده و اجراء می کنند و استادکاران که مهارت ویژه خود را بری تولید مواد و ابزار لازم برای طرح ها بکار می برند می باشد.

رشته های مهندسی:

مشخصه حرفه مهندسی فراوانی وتنوع زمینه های تخصصی آن است .کاربردهای مهندسی ازدنیای میکروسکوپی طراحی مدارهای مجتمع برای کامپیوترهای عددی تاپروژه های ساختمانی غول آسیا نظیر سدها پلها یاشهرهای کامل راشامل می شود .ماهیت پیچیده مسائلی که هم اکنون جامعه نوین باآنها مواجه است باعث انگیزش نظام های جدید ومتنوع دیگر مهندسی نظیر مهندسی محیط زیست مهندسی زیست دارویی ومهندسی سیستمها

شده اند .

در پاسخ به نیازهای جامعه انواع رشته های تخصصی ترمهندسی گسترش و تکامل یافته اند.

مهندسین فضا نوردی: مرتبط با طراحی و تکامل هواپیما و فضا پیما هستند.

مهندسین کشاورزی: اصول مهندسی را در صنایع تولید مواد غذایی و مزارع بکار می برند.

مهندسین معماری: همکاری متقابل با ارشیتکت ها در طراحی و ساخت بناها دارد.

مهندسین هواشناسی و اقیانوس شناسی: مرتبط با موارد استفاده جامعه از اتمسفر زمین و اقیانوسها و صدمات ناشی از این استفاده ها هستند.

مهندسین خودرو: مسئول طراحی توسعه و تکامل ساخت استفاده و بکار گیری وسایط نقلیه زمینی هستند.

مهندسین زیست دارو: روشهای مهندسی را با علوم زیست شناسی و دارویی ترکیب می نمایند.

مهندسین کامپیوتر: مرتبط با طراحی و استفاده و بکارگیری سیستمهای کامپیوتری هستند.

مهندسین محیط زیست: اطلاعات و دانش مربوط به علوم طبیعی اجتماعی فیزیکی را جهت بررسی و تجزیه و تحلیل و پیش برد اثرات متقابل جامعه تکنولوژی و محیط زیست با یکدیگر ترکیب می نمایند.

مهندسین صنایع: مرتبط با طراحی و نصب و دایر کردن سیستمهای متشکل از مردم مواد. و دستگاه ها هستند.

مهندسین ساخت: مسئول توسعه و تکامل روشهای اقتصادی جهت ساخت طرح های مهندسی هستند.

مهندسین مواد و متالوژی: متخصص در توسعه و تکامل تولید و کاربرد مواد فلزی. سرامیکی و پلاستیکی مورد استفاده در صنعت هستند.

مهندسین دریانوردی: مرتبط با بهره برداری از معادن از طریق بکارگیری روش های مختلف معدنکاری هستند.

مهندسین هسته ای: طراح و راهبر سیستمهایی هستند که از انرژی هسته ای استفاده می کنند.

مهندسین نفت: توسعه دهندگان روشهای بهره برداری و عملیات تصفیه نفت هستند.

مهندسین بهداشت و منابع آب: طراح تجهیزات و تأسیسات انتقال و تصفیه آب هستند.

مهندسین سیستم ها: طراح و تحلیلگر سیستم های پیچیده هستند.

مهندسین حمل و نقل: مرتبط با نقل و انتقال مردم و محصولات هستند.

مهندس چکار می کند؟

معمولاً تشخیص بین انواع مهندسی از روی کارها و فعالیتهای آنها در محل کار معلوم می گردد.

مثلاً معمولاً چنین تصور می شود که یک مهندس راه و ساختمان یک بناست.

در یک رشته مهندسی خاص امکان وجود دامنه وسیعی از کارها و فعالیت ها وجود دارد.

علائق. تجربه و وظایف حرفه ای مهندسین از روی تنوع مشغله و قابلیت توفیق انها در شغل های گوناگون تشخیص داده می شود.

نقش های مهندس

پژوهش Research

توسعه Development

طراحی Design

تولید Production

ساختمان Construction

پروژه Project

عملیات Operations

آزمایش Testing

خرید و فروش Sales

مدیریت Management

مشاوره Consulting

آموزش Teach

… Others

طیف فعالیتهای مهندسی بسیار وسیع است:

مهندسین پژوهش در جستجو کشف تغییر و مشخص کردن موارد استفاده عملی برای پدیده های جدید علمی هستند.

مهندسین توسعه: اکتشافات علمی را ند نظر گرفته و اقدام به طراحی و ساخت نمونه اولیه کار جهت انجام آزماشات کاربردی روی انها می نماید.

مهندسین طراح: نمونه اولیه را تبدیل به دستگاه یا فرآیندی می کنند که مناسب تولید انبوه یا اجرای عملی باشد.

مهندسین تولید: مشخصه های ارائه شده توسط مهندسین طراح را دریافت و بر تولید انبوه مطابق مشخصات ارائه شده نظارت می نمایند.

مهندسین ساختمانی: مسئول طراحی و ساخت سازه هایی نظیر بناها کارخانجات و پل ها هستند.

مهندسین پروژه: مسئولیت کلی نظارت بر کارهایی را بر عهده دارند که در یک پروژه مهندسی انجام می شوند.

مهندسین عملیات: یا کارخانه مسئول کار کردن وسرویس و نگهداری تأسیسات عمومی یک کارخانه هستند.

مهندسین آزمایش: آزمایشات لازم در مراحل پژوهش. توسعه و بهره برداری را طراحی و اجرا می نمایند.

مهندسین فروش: به عنوان رابط بین شرکت خود و خریداران و در جهت پیدا کردن و توسعه بازار فروش عمل می کنند.

تاکید تعلیم مهندسی عبارتست از:

تکامل مهندسین بصورتی که بتواند در دنیائی ازتغییر فکرکنند جوابگو باشند وخود را وفق دهند توجه این برنامه معطوف به روش شناسی حل مهندسی مسائل وکسب معلومات علمی جهت حمایت ازاین کاراست.مبنای این برنامه دروسی ازعلوم پایه فیزیک شیمی وریاضیات (شامل روش های محاسباتی نوین )است .اما یک جزء ضروری ازتعلیم مهندسی مشتمل بردوره هایی درهنر علوم انسانی واجتماعی است زیرا که این دوره ها مکمل این آموزش هستند ونقطه تماسی با بقیه جامعه فراهم می آورند همچنین می باید دانشجویان مهارت خودرادرایجاد ارتباط مؤثر ازطریق نوشتن صحبت کردن باوسائل ترسیمی راگسترش وپیشرفت دهند.

برنامه های تکنولوژی مهندسی

برای برطرف کردن نیازهای صنعتی به فارغ التحصیلان دارای مهارت بیشتردرکاربردهای ویژه برنامه تکنولوژی مهندسی دایر گردیده است فارغ التحصیلان دوره دوساله این برنامه موسوم به تکنسین های مهندسی وفارغ التحصیلان دوره چهارساله موسوم به تکنولوژیست های مهندسی هستند.

رسمیت برنامه های درسی مهندسی

معیاربررسی کلی وصدوراعتبارنامه ازسوی دفتر توجه به کسب اطمینان ازوجود پایه مطلوب درعلوم وریاضیات علوم انسانی واجتماعی علوم مهندسی وروش های مهندسی وهمچنین فراهم آوردن زمینه های تخصصی رادارد.فرایند صدور اعتبارنامه شامل مرور وبررسی برنامه درسی بوسیله پرسشنامه همراه با گزارش تکمیلی بازدید ازمحل بوسیله گروهی که بادقت ازطرف دفتر انتخاب شده اند است .هم اکنون دفتر بوسیله اداره آموزش ایلات متحده دفتر ملی ثبت مهندسی شورای ملی بازرسان مهندسی به عنوان تنها مؤسسه صدور اعتبارنامه های درسی مهندسی به رسمیت شناخته شده است .

تحصیلات کارشناسی ارشد

تحصیلات مهندسی به فارغ التحصیل شدن ازدانشگاه حتم نمی شود.مهندسین علاقمند به تحقیق وتوسعه می باید درسطح کارشناسی ارشد ودرزمینه علوم پایه وعلوم مهندسی تحصیل نمایند .ضرورت دارد دانشجویان مهندسی توجه نمایند که تحصیلات آنها یک الزام درزندگی است برای مطابقت بادنیای درحال تغییر می باید مهندسین مستمر تحصیلات خود را بطور غیررسمی وازطریق مطالعه کردن بحث با همقطاران شرکت در گردهمایی های فنی یا کارگاههای فنی ارتقاء وادامه دهند.

مهندسی به عنوان یک حرفه:

مهندسی یک حرفه یاد گرفتنی است درست همانند قانون و قضاوت. پزشکی و یا علم خداشناسی. مهندسین باید برخی مهارت ها را کسب نمایند چه در طول تحصیلات رسمی و چه در دوران کار و تجربه تا بدین وسیله عملاً حرفه خود را تمرین نمایند. و درست همانند سایر اعضای حرفه ها مهندسین مسئول به کار گرفتن معلومات تخصصی و مهارت خود به نفع جامعه هستند.

یک حرفه را از طریق چند مشخصه مهم می توان تشخیص داد:

پاسخ گو و ارضاء کننده یک نیاز حتمی و سود بخش جامعه است

نیاز به تمرین در درک درست و قضاوت و بصیرت دارد و موضوعی نیست که استاندارد شدنی باشد.

شامل فعالیتی است که تحت رهبری فکری هوشیار و سطح بالایی از دانش و مهارت غیر از آنچه که متعارف عموم است صورت می گیرد.

یک هدف دارد و آن هم پیشبرد دانش و ایده آل حرفه لازم برای انجام خدمات اجتماعی.

دارای وضعیت و مقام قانونی است.و نیاز به استانداردهای شناخته شده جهت کسب مجوز دارد.

اصول اخلاقی مهندسین:

اصول اساسی :درستی. تمامیت. یزرگی. شأن و افتخار حرفه مهندسی به طریق زیر بوسیله مهندسین حفظ و پشتیبانی می شود:

الف)بکار گیری دانش و مهارت فنی برای فزونی رفاه و آسایش بشر.

ب) درستکار و بی غرض بودن و با راستی خدمت کردن به جامعه. کارفرمایان و ارباب رجوع.

ج) کوشش و رقابت بری افزایش شایستگی. حیثیت و اعتبار حرفه مهندسی.

د) حمایت از انجمن های حرفه ای و فنی نظام های مهندسی.

قوانین اساسی:

مهندسین در انجام وظایف حرفه ای خود ایمنی. سلامت رفاه و آسایش جامعه را بر تر از هر چیز قرار می دهند.

مهندسین صرفاً خدماتی را ارائه می دهند که در حیطه شایستگی و صلاحیت آنهاست.

مهندسین بیانیه های عمومی ای را انتشار می دهند که وقعی و راست باشد.

مهندسین در انجام کارهای حرفه ای برای هر کارفرما یا ارباب رجوع وفا کارانه و امانت دار عمل می کنند و از هر گونه منفعت طلبی خود داری می نمایند.

مهندسین شهرت و اعتبار خود رابر لیاقت و شایستگی خود در ارائه خدمات بنا نموده و با سایرین رقابت نا شایست نمی نمایند.

مهندسین آنچنان عمل می کنند که بزرگی.درستی و تمامیت شأن و مقام حرفه مهندسی حفظ و تقویت شود.

مهندسین در دوران زندگی کاری مهارت حرفه ای خود را بهبود و توسعه داده و فرصت هایی برای پیشرفت حرفه ای مهندسین تحت نظر خود فراهم می اورند.

ثبت حرفه ای:

هم اکنون به منظور تثبیت حدی ازکنترل روی کیفیت موردنیاز جهت کارمهندسی قوانین ومقررات گسترده ای حاکم می باشند .ثبت حرفه ای درسال 1907 ازایالت وایومینگ شروع وسپس تمام ایالت ها قوانینی راگذراندند .براساس این قوانین لازم است همانند امور حقوقی وپزشکی مهندسین نیز جهت برخی امور حرفه ای جواز کار وتأ ییدیه شغلی دریافت نمایند .زمینه واساس ثبت ودریافت جواز مبتنی برقیمومیت قانون اساسی برامور زندگی همراه با ایمنی سلامت ودارایی وپیشبرد رفاه است .

ثبت حرفه ای برای مهندسینی که فعالیت های حرفه ای اعم از شغل های انفرادی ویا شغل هایی نظیر مسئولیت یک سازمان مهندسی رادارند لازم است .

موفقیت مهندسی:

یادآوری این نکته مهم است که حرفه ای نظیر مهندسی وقتی می تواند موفق عمل نماید که برخوردار از اعتماد و احترام جامعه ای که به آن خدمت می کند باشد.

اگر باید مهندسین این اعتماد و احترام را کسب نمایند و نگه دارند ضروریست در کارهای حرفه ای خود هر چه بیشتر به قانون و نظام اخلاقی مهندسین نزدیک تر شوند.

مهندسی یک حرفه یاد گرفته شده با استانداردهای خاص خود است.

مهندسین در طول تحصیلات رسمی خود می باید مهارتهایی را کسب و در حرفه خود تجربه نمایند. همچنین برای بسیاری از کارها باید تبدیل به مهندس ثبت شده(مجاز) بشوند.

حرفه مهندسی یک نظام قانونی اخلاقی را جهت تثبیت درجه ای از امانات و درستی اطمینان و اعتماد و احترام برای مهندسی مورد قبول قرار داده است. مهندسین خود را در انجمنهای حرفه ای سازمان داده اند تا به نیازهای حرفه ای خود برسند.

مبارزه طلبی ها برای آینده:

باید مهندس نوین را برای مواجه شدن با دنیایی از تغییر آماده کرد. دانش علمی و تکنولوژی با سرعت زیادی به توسعه ادامه می دهند به همین نسبت نیز پیچیدگی مسائلی که در مقابل جامعه پدید می آیند بیشتر می شوند.

جدی ترین بحران و بلاتکلیفی فوری ما ناشی از افزایش سریع جمعیت و ماهیت تهدید کننده فعالیت های ما می باشد. این فعالیت ها قادر به تغییر مداوم و دائمی سیاره ایست که ما در روی آن زندگی می کنیم.

یک نتیجه جدی از رشد روز افزون تعدا و کارهای ما اینست که ما واقعاً بساری از منابع طبیعی این سیاره در آینده نزدیک به انتها می رسند.

پاسخگویی به نیازهای اساسی بشر در زمینه غذا و انرژی معرف مبارزه طلبی عمده ای در نابودی منابع طبیعی است.

این امکان هست که تکنولوژی مدرن پاسخگوی بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه باشد ولی خود تکنولوژی نیز مولد مسائل جدید است.

اینها چند مورد از مبارزه طلبی های بسیاری هستند که مهندسین با آنها مواجه می شوند.

گرچه دانش علمی و تکنولوژی با سرعت زیادی به گسترش خود ادامه می دهد به همین نسبت هم مسائلی که جامعه نین با آنها مواجه می شود پیچیده تر می گردند. جدی ترین بلاتکلیفی فوری ما ناشی از افزایش سریع جمعیت و ماهیت تهدید کننده فعالیتهای ما است. از موارد قابل توجه ویژه احتما به پایان رسیدن بسیاری از منابع طبیعی این سیاره است. پاسخگویی به نیازهای انسانی در زمینه غذا و انرژی نمایانگر مبارزه طلبی عمده ای در دنیایی با منابع در حال پیان است.

تراکم جمعیت های وسیع در محدوده شهرها باعث پدید آمدن مبارزه طلبی های جدید با ماهیت های اجتماعی و تکنولوژی شده است.

پیشرفت های تکنولوژی جدید نظیر داده پردازی اتوماتیک و مهندسی ژنتیک باعث بروز تمایلات جدید به ایجاد تنوع در شأن و مقام انسانی شده است.

از آنجایی که این مبارزه طلبی ها شامل عوامل اجتماعی سیاسی و اقتصادی و همچنین جنبه های تکنولوژیکی هستند. لذا مهندسین می باید همواره آگاه بر ابعاد گوناگون مسائل پیچیده ای که متوجه آنهاست باشند.



قیمت: 100 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۷
postez postez

6f/2 (34557)

(2)با توجه به اینکه کنترل ولتاژ کنترل ولتاژ در وارونگر صورت می گیرد.

یکسو ساز دیو را می توان به منظور تامین ولتاژ ثابت در وارونگر مورد استفاده قرار داد.

این امر موجب بهبود ph شده و مقرون به صرفه می باشد.

(3) مزیت ولتاژ ارتباط ثابت این است که با آن امکان وارونگر متعدد عملیات موازی وجود داشته و از این رو در هزینه وارونگر صرفه جویی می شود.

در صورت خرابی توان می توان از باتری یدکی و یا MG استفاده نمود.

4- عملکرد دینامیک موتور بهبود می یابد.

روشهای زیر جهت کنترل ولتاژ در وارونگر مورد استفاده قرار می گیرند.

کنترل ولتاژ تغییر فاز

کنترل PWM
در زیرر این روشها توضیح داده شده است.
کنترل ولتاژ تغییر فاز:

یک فاز: در وارونگر فاز وارد معمولی، تیر لیتورها بالمسهای Firing را دریافت نمود به طوری که شکل موج ولتاژ خروجی دارای با لسهای مثبت و منفی می باشد که در نیمی از چرخه های کامل گسترش یافته است .

به عنوان مثال باس ولتاژ مثبت از o-t و بالس ولتاژ منفی از ؟ امتداد می یابد.

با استفاده از یک روش. در صورتیکه عرض بالسهای مثبت و منفی کنترل گروه، بزرگی ولتاژ بنیادی به کار برد.

شده در مقرر تغییر می یابد.

این امر از طریق توسعه بالسهای Firing به یک مجموعه تیم لیستورها در ارتباط با دیگری انجام می گردد. اصل روش را می توان با ارجاع به نمودار 8 . 5 . 2 توضیح داد.

در این نمودار مدار توان وارونگر تک واحدی نشان داده شده است.

تیم لیستورهای ؟؟ بالسهای Firingخود که تا ؟ پیشرفت یافته است را در ارتباط با تیم لیستورهای ؟؟ دریافت می کنند. شکل موجهای حاصله در نمودار 59 . 2 نشان داده شده است . ولتاژ در بار دارای عرض بالس ؟؟ می باشد. در صورتیکه ؟ برابر با صفر باشد ولتاژ بار حداکثر میزان بوده و وارونگر ، وارونگری معمولی م یباشد همزمان با افزایش r عرض بالس کاهش می یابد و در مواردی که r= 180 درجه سانتی گراد بوده عرض بالس صفر می شود .

بنابراین در این روش می توان ولتاژ را از صفر به حداکثر میزان ، از طریق تغییر تدریجی ارزش r، تعییر داد .

بخش اصلی ولتاژ کاهش می یابد . این روش جهت کنترل ولتاژ بسیار مفید می باشد .

بزرگی اجزای هماهنگ شکل موج با کاهش عرض پالس ، افزایش می یابد.

در ولتاژهای بسیار پایین (پالسهای بسیار باریک) بزرگی اجزای هماهنگ متعدد به ارزش بنیادی و اصلی می رسند.

همچنین انتخاب مناسب r منجر به حذف اجزای هماهنگ متعددی می گردد.

محتوای هماهنگ شکل موج خروجی در نمودار 60 . 2 نشان داده شده است .برای هم عملیات رانندگی با سرعت کم که پالسهای بسیار باریکی مورد نیاز می باشد، این نوع کنترل تا زمانیکه اجزای هماهنگ مورد نظر می باشند. ناخویشایند می باشد شکل موج مستقل از فاکتور قدرت بار می باشد.

به طور خلاصه ، کنترل ولتاژ از طریق کاهش عرض پالس ولتاژ بار از طریق تغییر تدریجی فاز پالسهای Firing در تیم لیستورهای یک طرف وارونگر با توجه به تیر لیستورهای طرف دیگر صورت می گیرد.

چند فازی: این روش را می توان در مورد 3 فازی که سه وارونگر تک واحدی جهت تامین بارهای سه فازی به طور مستقل به کار می روند یا از طریق ترانسفورماتور سه فازی که فاز اصلی آن از طریق تامین می شود، به کار بوده. و این معادل وارونگر های دو فازی بوده که بار را تامین نموده و تیر لیستورهای یک وارونگر که دارای سیگنالهای ورودی بوده ،‌کند شده عقب افتاده ) و یا اینکه از طریق زاویه r ارتقاء داده می شوند.
شکل موجهای خروجی دو وارونگر در یک زاویه ؟؟ ترکیب می شوند.
شکل موج حاصله به طور کلی متفاوت بوده و ارزش جزء بنیادی آن کاهش یافته است.

میزان هارمونیک موج حاصله متفاوت از میزان هارمونیک موجهای جدا می باشند.

بنابراین کنترل ولتاژ جابجایی فاز مستلزم دو وارونگر سه فازی مشابه که در فرکانس شاهی کار می کنند می باشد .

نتایج (خروجی) این وارونگرها در یکی در بار ترکیب می شود. تفاوت فاز معینی بین شکلهای موج خروجی موجود می باشد.

از طریق تغییر این تفاوت فاز، جزء بنیادی ولتاژ حاصله کاهش می یابد. از این رو در صورتیکه تفاوت فاز بین ولتاژها برابر با ؟؟ باشد. ولتاژ بنیادی از طریق فاکتور ؟ کاهش می یابد. نمودارهای کلی وارونگر ها و ترکیب ولتاژها با مقادیر متفاوت r در نمودار ؟؟ نشان داده شده است.

کنترل حلقه بسته ای می توان جهت جابجایی پالسهای ورودی تیم لیستورهای یک وارونگر در ارتباط با وارونگر دیگر مورد استفاده قرار گیرد. این نوع کنترل دارای ویژگیهای زیر می باشد:

در مواردیکه مقادیر r برابر با صفر بان، ترکیب شکل موج منجر به ایجاد شکل موج 6 مرحله ای می شود که جزء بنیادی آن دارای حداکثر میزان می باشد.
مهمزمان با افزایش مقدار r، شکل موج تغییر می یابد و جزء بنیادی کاهش می یابد.
همچنین شکل موج ولتاژ به همراه ولتاژ تغییر می یابد.

2-در صورتیکه هارموی خاصی در خروجی وارونگرها وجود نداشته باشد.

در خروجی تلفیقی نیز وجود ندارد و به عبارتی در صورت ترکیب خروجیهای دو وارونگر شش پالسی، خروجی حاصله فاقد هارمونی پنجم و ششم می باشد و پایینترین هارمونی موجود 11 و 13 می باشد.

3-بزرگی هارمونی موجود در شکل موجهای مجزا، در شکل موج فاصله مقادیر متفاوتی دارند. میزان هارمونی به مقدار ؟/ بستگی دارد.

4- هارمونیهای خاصی را می توان با مقدار مناسب r حذف نمود.

البته به طور کلی میازن هارمونی موج خروجی در هم ولتاژ کم، بالا می باشد.

همچنین تیر لیستورها نیز به طور کامل به کار برده نمی شوند. تغییر شکل شکل موج در ولتاژهای پایینی موجب افزایش حرارت موتور می شود و بنابراین برای پایینترین سرعت با استفاده از این نوع کنترل، محدوده ای موجود می باشد.

5- روش بسیار پیچیده می باشد. پیچیدگی آن را صرفا می توان در سطوح توان بالاتر که برای تیر لیستورهای یک وارونگر امکان تامین توان هر وجود ندارد، در سطوح توان پایینتر، پیچیدگی سیستم، کاربرد را توجیه نمی نماید.

کنترلهای ولتاژ ؟:

در روش فوق الذکر ، کنترل ولتاژ از طریق افزایش زاویه Firing تیر لیستورها در یک طرف پل در مورد یک فاز واحد صورت می گیرد .

در هنگام کاربرد روش جهت بار سه فازی ، دو پل سه فازی مشابه مورد نیاز می باشد. که به گونه ای کنترل می شوند که شکل موجهای آنها دارای فرکانس یکسان باشد و جابجیایی فاز ؟ نیز که در واقع جهت کنترل ولتاژ تغییر می یابد، صورت گیرد. در مورد کنترل PM صرفا یک پل مورد نیاز می باشد.

کنترل ولتاژ از طریق چند بار خاموش و روشن تمودن تیر لیستور در نیمی از چرخه صورت می گیرد. دقیقا همانند یک موتور dc، کنترل ولتاژ از طریق تغییر عرص پالس صورت می گیرد

از این رو بزرگی ولتاژ اصلی را می توان به دو روش کنترل نمود:

تغییر عرض پالس 3 تعداد پالسها در نیمی از چرخه یکسان می باشد

حفظ عرض پالس و تغییر تعداد پالسها تعداد پالسها و عرض پالس را به راحتی می توان کنترل نمود و در واقع از طریق ترکیب موج مثلثی دارای فراکانس بالا با موج مربعی دارای فرکانس مورد نظر صورت می گیرد .
تعداد پالسثها در نیمی از چرخه به نسبت فرکانس موج مثلثی به فرکانس موج مربعی بستگی دارد.
اصل در نمودار 2026 ارائه شده است.

در بررسی هارمونی موج ولتاژ نشان داده شد که این روش در مقایسه بار وش قبلی، موجب کاهش قابل توجه هارمونی پایینتر می شود .

که در واقع از طر یق افزایش تعداد پالسها صورت می گیرد از این رو با افزایش فرکانس موج مثلثی ، هارمونی پایینتر کاهش می یابد که در واقع ویژگی مطلوبی به شمار می آید .

هرچه مقدار نسبت دامنه ؟ موجها کمتر باشد ، عرض پالسها نیز کمتر می باشد و بدین ترتیب ولتاژ اصلی به کار برده شده در موتور نیز کم می باشد.

بنابراین کنترل ولتاژ از طریق کنترل ؟ صورت می گیرد.

زمانیکه بر ای کنترل دستگاه از وارونگرها استفاده می شود.

بایستی نسبت ولتاژ به فرکانس ثابت نگه داشته شود که میزان تغییر بی ثباتی، به میزان مطلوب باشد. و به عبارتی ولتاژ در هر چرخه بایستی ثابت باشد . ؟ به گونه ای بکار برده می شود که بخش موج ولتاژ در نیمی از چرخه در هر میزان فرکانس، یکسان باقی می ماند .

کاربرد تعداد کمتر پالسها منجر به ایجاد پالسهای با فاصله زیاد و با فرکانس کم عملیات می شود.

افزایش ولتاژ از طریق افزایش عرض پالس موجب خنثی نمودن تاثیرات مقاومت ؟ در فرکانسهای پایین می شود. البته فرکانسهای هارمونی موجود در عملیات فرکانس پایین، کم می باشد و از طریق القاوری دستگاه نمی توان آنها را هموار نمود. (از بین برد) .

به علاوه استادی سربها با کاهش میزان هارمونی فعلی ارتباط دارد. البته حتی در صورت کاهش تلفات هارمونی افت گشتاور وجود دارد. در ولتاژهای پایین، شکل موج خروجی را می توان با استفاده و ترانسفورماتور جهت کاهش ولتاژ به میزان مورد نظر مورد استفاده قرار می گیرد. تغییر شکل شدید هامرونی را می توان کاهش داد با ترکیب آکتورهای سری و تراسفورماتور م یتوان شکل موج دو پالسی یا پالسی را با عملکرد بهتر، مورد استفاده قرار داد.

روشهای پیشرفته تر ؟ وجود دارند که در آنها کنترل ولتاژ و خنثی سازی هارمونی صورت می گیرد و در نتیجه امکان استفاده از پالس با فرکانس بالا در نیمی از چرخه فراهم می باشد.

به علاوه موج فرکانس حامل مثلثی با موج ؟ به جای موج مربعی ترکیب می شود و لحظات روشن و خاموش نمودن تیم لیستورها تعیین می گردد.

این امر منجر به ایجاد پالسهای با عرض متغیر در نیمی از چرخه می گردد.

بخش پالس در یک موقعیت خاص برابر با بخش ؟ در موقعیت می ابشد. این اصل در نمودار 2063 نشان داده شده است.

موج حاصله دارای حداقل میزان هارمونی بوده و تقریبا ؟ می باشد. این نتایج در شدت جریان دستگاه نیز دارای میزان پایین هارمونی می باشند.

در اینجا نیز با توجه به نسبت فرکانس مثلث به فرکانس مورد نظر می توان تعداد پالسها را تعیین نمود. در نسبتهای ممکن، میزان هارمونی زیاد می باشد.

با افزایش فرکانس موج حامل، فرکانس پالس نیز افزایش می یابد و منجر به کاهش میزان هارمونی می شود. این فرآیند و مدوله سازی ؟ نامیده می شود. در هنگام استفاده از این فرآیند شدت جریان موتور دارای میزان هارمونی کمی می باشد و تاثیرات نامطلوب هارمونی از قبیل (ارتعاش)‌ضربان گشتاور، حرارت هارمونی و غیره به حداقل میزان کاهش می یابند. حتی با تعداد کمتر پالسها نیز مقاومت واکنشی یا ترانسفورماتور اضافی مورد نیاز نمی باشد.

گاهی اوقات روشهای خاصی به کار برده می شوند که تعداد پاسها و فاصله بین آنها کنترل می شود که کاهش هارمونی مورد نظر صورت گیرد. در یک وارونگر شش مرحله ای، فاصله گذاری پالس به گونه ای است که هارمونی پنجم و هفتم به طور کامل حذف می گردند. این موارد به طور مفصل با توجه به خنثی سازی ها هارمونی توضیح داده می شوند.

بنابراین حتی وارونگرهای دو پالسی را می توان جهت کنترل دستگاه بدون تجهیزات اضافی دیگر مورد استفاده قرار داد.

در تمامی این روشها که کنترل ولتاژ در وارونگر صورت می گیرد، یک سو ساز دیو (دو قطبی) ساده ای را می توان در طرف جریان برق که تداخلاف هارمونی و تغییر شکل در جریان برق را به حداقل می رساند، مورد استفاده قرار داد. .

فاکتور توان خط به وضوح بهبود می یابد. کنترل وارونگر ، پیچدهمی باشد. ویژگی دیگر، افزایش قابل توجه تلفات مبادله (جابجایی) با افزایش فرکانس کاهش میزان هارمونی می باشد.

بایستی بین افزایش تلفات مبادله (جابجایی) واروونگر و کاهش تلفات هارمونی موتور توازن ایجاد شود. در بحث بالا شکل موجهای ؟ در نیم چرخه مثبت یا منفی و نه هر دو پالسهایی را دارا می باشند و یک جهتی می باشند .

با انتخاب منتسب فرکانس حامل چنانچه در نمودار 2064 نشان داده شده است.

در زمانیکه مقدار فردی ولتاژ طی نیمی از چرخه می تواند مثبت و منفی باشد. امکان جابجایی دوطرفه وجود دارد . مقایسه جامع شکل موجهای یک جهتی و دو جهتی در مرحله بعد در ارتباط با خنثی سازی هارمونی صورت گرتفه است.

2903 تغییر ولتاژ ؟ واورنگر:

نقطه ضعف روشی کنترل و تغییر شکل در جریان برق

؟ این است که در ولتاژهای پایین ، جابجایی اسقرار می باشد هنگامیکه ولتاژ در وارونگیر کنترل می گردد، ولتاژ خروجی دارای میزان تغییر هارمونی در ولتاژزهای پایین می باشد.

این معایب را می توان در صورتیکه کنترل ولتاژ با استفاده از ترانسفورماتور سپس از وارونگی صورت گیرد، به طرف نمود. ولتاژ ؟ موتور از طریق ترانسفورماتور تغییر ضربه ؟ با ساتفاده از روش حلقه بسته کنترل می شود. ( در نمودار 2065 نشان داده شده است) موتور یدکی جهت تغییر ضربات ترانسفورماتور به کار برده می شود و ؟ ثابتی را در دستگاه ایجاد می نماید. روش بسیار ساده می باشد. و وارونگر دارای مداربندی کنترل بسیار ساده ای می باشد. ولتاژ خروجی دارای شکل موج یکسانی در تمامی فرکانسها می باشد . و همچنین امکان استفاده از یکسو سازی دیر در طرف جریان برق را فراهم می آورد که دارای مزایای حداقل میزان هارمونی و تلاحظات و ورودی بسیار خوب ؟ می باشد و به دلیل ترانسفورماتور، توانایی شدت جریان اولیه سیستم بالا می باشد.

ترانسفورماتور در این مورد انظار می رود که در فرکانس متغیرو ولتاژ ثابت کار کند. در فرکانسهای پایین این مساله منجر به اشباع مغناطیسی می شود. جهت اجتناب از این تاثیر است، تارنسفورماتور بایستی برای کمترین فرکانس که در آن مورد، آن بر هم ته می شود، طراحی شده است.

سادگی وارونگر عموما از طریق هزینه ترانسفور ماتور متوازن می شود. به علاوه استفاده از ابزار کمتر و مکانیکی در مدار دیستاتیک موجب تضعیف پاسخ دینامیک سیستم می شود

.10-2: خنثی سازی هارمونی

در بحث قبل مشخص گردید که خروجی وراونگر استاتیک دراای موج مربعی یا موج مرحله ای می باشد .در زمان استفاده از یک وارونگر جهت به کار انداختن موتور ؟ در فرکانس متغیر ، موتور به دلیل هارمونیهای ولتاژ ورودی عملکرد خاصی را نشان می دهد.

حرارت هارمونی، گشتاور هارمونی در سرعتهای کم، برخی از تاثیرات این هارمونیها به شمار می آیند هارمونیهای پایینتر تاثیرات بیشتری دارند .

فیلتر نمودن این هارمونیها دشوار می باشد نبابراین هدف آن، ارائه موج شکل ولتاژ خروجی که دارای میزان هارمونی کمی می باشند، در این صورت، اندازه فیلتر مورد نیاز نیز کوچک می ابشد.

این روش به منظور کاهش میزان هارمونی خروجی وارونگر به کار برده شده و خنثی سازی هارمونی نامیده می شود.

روشهای زیر به کار برده می شوند.

پایینترین میزانهارمونیهای ارائه شده در شکل موج ولتاژ به تعداد مراحل مشکل موج بستگی دارد که به نفر به خود از طریق وارونگر تعین می شود.
میازن هارمونی موج مرحله ای کمتر از موج مربعی می باشد.
در صورت افزایش تعداد مراحل، میزان هارمونی کاهش می یابد. و این امر ، تعداد زیاد تیر لیستورها ممکن می باشد . در یک وارونگر شش مرحله ای ، حداقل میزان هارمونی پنج و در وارونگر 12 مرحله ای ، پایینترهارمونی یازده می باشد.

بنابراین هارمونیهای پایینتر را می توان با استفاده از وارونگر 12 یا 8 مرحله ای حذف نمود.

دامنه هارمونیهای موجود به اندازه مرحله بستگی دارد. موج مرحله ای در هنگامیکه اندازه مرحله برابر با میزان متوسط موج ؟ در وقفسه زمانی مرحله باشد، دارای میزان کمتری هارمونی می باشد.
ولتاژ خروجی وارونگر 12 مرحله ای دارای دامنه های مرحله ؟؟ میزان هارمونی کل به ؟ در مقابل % 40 موج مربع کاهش می یابد.
3- کنترل عرض پالس موج ولتاژ خروجی جهت خنثی نمودن هارمونی مورد استفاده قرار می گیرد. و شبیه روش به کاربرد ه شده جهت کنترل و

می باشد .

هنگامیکه این روش به کار برده می شود، شکل موج ولتاژ خط به خط مانند آنچه که در نمودار ؟ نشان داده شده است می باشد با و قفسه ولتاژ صفحه می توان تعیین نمود که کدامیک از هارمونیها بایستی حذف شوند.

ولتاژ فاز و خط دارای هارمونی یکسانی با شرایط فاز نسبی متفاوت می باشند. که همچنین با وارونگرهایی که دارای تعداد زیادی تیر لیستور می باشند . نیز می توان انجام داد.

4-روش دیگر خنثی سازی هارمونی ، تنظیم عرض پالس ولتاژ وارونگر میباشد.

این روش جهت کنترل ولتاژ نیز مورد استفاده قرار می گیرد. میزان هارمونی شکل موج ولتاژ را می توان از طریق تنظیم مناسب آن کاهش داد. در وارونگرهای ؟ تیر لسیتورها در فرکانس بسیار بالا در چرخه فرکانس ورودی بار چند بار روشن و خاموش می شوند. این روش موجب کاهش هارمونیهای پایینتر می شود. امکان خروجی که تقریبا ؟ می باشد با استفاده از روش تنظیم نشان داده شده در نمودار ؟ بسیار زیاد می باشد. موج حامل مثلثی می باشد. در صفحات ؟ تیر لیبستورها از طریق مکانهای تقاطع موج ؟ در فرکانس توان و موج حامل تعیین می شوند.

مزیت این روش ، خنثی نمودن هارمونیهای پایینتر می باشد و دارای تلفات جابجایی زیادی می باشد و مستلزم مدار بندی کنترلف پیچید. دیگر می باشد.

5- افزودن دو یا تعدد بییشترین موج مربعی یا موج ؟ منجر به ایجاد شکل موج ولتاژی می شود که میزان هارمونی کمتری دارد. وارونگرهایی که ولتاژزهای جدا را تامین ممی نمایند به گونه ای کنترل می شوند که خروجیهای آنها دارای میزان کمی جابجایی فاز می باشد . عرضهای پالس خروجیهای جدا را نیز می توان کنترل نمود.

افزودن ولتاژهای خروجی از طریق ترانسفورماتورهای خروجی متصل به واورنگرها تشخیص داده می شود.

ولتاژزهای ثانوی به سریها متصل می شوند که شکل موج ولتاژ مورد نظر را به وجود آورند. طرح در نمودار ؟ نشان داده شده است .

ولتاژ خروجی را می توان از طریق تطبیق نسبت تغییرات (ضربات) ترانسفورماتور نیز تنظیم نمود.

روش مشابهی را جهت ایجاد موج ولتاژ سه فازی می توان به کار برد. ؟

دو وارونگر شش مرحله ای به کار برده می شود و ولتاژزهای خروجی آنها در تعویض فاز ؟ ترکیب می شوند و در نتیجه شکل موج 12 مرحله ای ایجاد می شود . تعداد مراحل وارونگرهای جدا را می توان افزایش داده تا ولتاژ خروجی بهتری حاصل گردد.

که همچنین از طریق افزایش تعداد وارونگرهای شش مرحله ای نیز می توان این کار را انجام داد.

در چنین مواردی طرح پیچیده تر شد. و در سطوح توان پایین مقرون به حرفه نمی باشد.

ولی در سطوح توان بالا جذاب می باشد.

6- هارمونیهای پایینتر را می توان از طریق عملکردی سخت عنوان کاهش هارمونی مورد نظر حذف نمود.

لحظات ؟ تیر سیتورها به گونه ای کنترل می شود که شکل موج طبیعت نشان داده شده در نمودار ؟ ایجاد شود. و مزیت آن این می باشدکه در مقایسه با تنظیم عرض پالس ، هزینه آن کمتر و کنترل آن ساده تر می باشد میزان ولتاژ را می توان از طریق ولتاژ ؟ تنظیم نمود.

با منبع ثابت ؟، میزان خروجی ولتاژ را می توان از طریق ترکیب دو یا تعداد بیشتری از این شکل موجها کنترل نمود.

کاهش هارمونی مورد نظر: شکل موج ولتاژ خروجی وارونگر را می توان به گونه ای کنترل نمود که علاوه به اینکه دارای ولتاژ متناسب با فرکانس می باشد.

به طور کامل فاقد هارمونیهای پایینتر مورد نظر ولتاژ متناسب با فرکانس باشد. لحظات جابجیای وارونگر به گونه ای کنترل می شود که پالسهای با عرض معین جهت حذف هارمونیهای مورد نظر ایجاد شوند.

آزمایش معمولی در نمودار ؟ نشان موج ولتاژ را ارائه می نمایند که یکی از آنها ولتاژ بنیادی را تعیین نموده و دو تای دیگر جهت حذف هارمونیهای مورد نظر، در نظرگرفته می شوند .معمولا هارمونیهای پایینتر پنجم و هفتم حذف می شوند .

در اینجا جابجاییهای اضافی کمتری مورد نیاز می باشند و روش ساده تر از ؟ معمولی می باشد.

با توجه به اینکه وارونگر تک فازی دارای یک شکل موج ولتاژ خروجی می باشد (نمودار را بینید).

شکل موج ولتاژ خروجی را می توان از طریق سریهای Fderier ارائه نمود:

که در آن:


برای مشاهده مطالب دیگر کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۷
postez postez

gl/l (1124)

ملاحظات تاریخی

عربستان احتمالا محل اولیه سامی ها بوده است, که از چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح به بین النهرین و فلسطین مهاجرت نمودند و بعدا به آشوری ها, بابلی ها, کنعانی ها و آموری ها معروف شدند.

دوران باستان – در هزار سال اول قبل از میلاد – حکومت منائیان در منطقة اثیر و در جنوب حجاز در طول ساحل دریای سرخ برقرار شده بود. در قرن اول قبل از میلاد, منائیان از مرکز تجارت خود در ددان (الاولی) دست کشیدند. منائیان یک مرکز تجاری در قسمت شمال مدائن تأسیس نمودند. در قسمت شرقی کشور دیلمون قرار داشت که ظاهرا یک مرکز سیاسی – فرهنگی واقع در کرانة خلیج فارس بود. گاهی این محل را همان جزیره بحرین دانسته اند اگرچه بخشهایی از قطعة اصلی نیز جزء آن بوده است و با قسمتهای داخلی سرزمین که اکنون عربستان سعودی نامیده می شود روابط تجاری داشته است.اسکندر مقدونی قبل از مرگ نابهنگام خود در سال 323 قبل از میلاد قصد داشت عربستان را تصرف نماید. و بعد از مدتی حاکمان بطالسة مصر تا حدودی بر ینبوع سلطه یافتند. ولی نبتائیان مانع از سلطة آنها شدند. سپس کشور در معرض مبارزات سلطه طلبانة حبشی ها و فارسها قرار گرفت.در قرن پنجم بعد از میلاد, مکه از نظر اهمیت جایگزین شهر پترای در دورة نبتائیان شده بود.

اعراب قبل از اسلام یک زندگی بدوی داشتند و قبائل عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند در جستجوی آب و چراگاه از جائی به جائی کوچ می کردند. کمبود آب و چراگاه موجب بروز رقابت و در نهایت جنگ و درگیری بین قبائل می گردید. زندگی اعراب قبل از اسلام را خشونت های اجتماعی, اخلاقی و مذهبی فرا گرفته بود و آنان برای امور و مسائل جزئی نیز دست به کشتار می زدند. برحسب فرمایش قرآن مجید این سرزمین از زمان بنا شدن خانه خدا بوسیله حضرت ابراهیم مورد توجه خداپرستان بوده است. در دوران بت پرستی نیز بتهای بزرگ در آن نگهداری می شده. این سرزمین با ظهور خاتم الانبیاء حضرت محمد (ص) مرکز پایه گذاری تمدنی بسیار عظیم و جاودان شد.در زمان حیات حضرت محمد (ص) اولین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد و در زمان خلفای راشدین حکومتی همراه با قوانین و مقررات بوجود آمده بود, که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت, نفوذ این حکومت  بواسطه برخورداری از عدالت, صلح و مساوات به شرق و غرب نیز رسید اما بعدها در طی قرون مسلمانان مورد هجوم فکری قرار گرفتند.هدف مهاجمان این بود که ابتدا تعالیم اسلامی را تحریف نمایند و سپس آن تعالیم را از قلوب و اذهان مسلمانان دور سازند. و این سرزمین به دلیل ویژگیهای خاصی مانند وجود محیط وحی, خانه خدا, روضه مطهر حضرت رسول (ص), قبله گاه مسلمین, شعب ابوطالب, کوه صفا و مروه, حجر اسماعیل و مدفن بیش از هفتاد پیامبر (ص), قبرستان بقیع, عرفات و منی نزد مسلمین ارزش والائی دارد و همه ساله میلیونها مسلمان برای انجام حج و عمره به این سرزمین مسافرت می نمایند.خاک کشورفعلی عربستان درزمانهای پیش از ظهور اسلام (دوره جاهلیت) همواره میان دولتهای محلی و قییله ای منقسم بود وهیچگونه قدرت واحدی حاکمیت نداشت.عربستان احتمالا مهدنژاد سامی است. وجود این نژاد درعربستان به هزاره سوم پیش از میلاد باز میگردد.در اوائل قرن هفتم میلادی، دین اسلام بوسیله حضرت محمد(ص) در مکه اعلام گردید. این دین در طی حیات پیامبر تقریبا درتمام عربستان رواج یافت.پس از وفات پیامبردوره خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان وعلی ابن ابیطالب) آغاز شد.در زمان ابوبکر برخی از قبایل عرب دعوی استقلال نموده و برخی کسان دعوی پیغمبری نمودند، اما ابوبکر آنان را سرکوب نموده و سراسر جزیره العرب را برای اولین و آخرین بار تحت لوای اسلام وحدت داد.پیشرفت مسلمانان در مصر در زمان عمر به سبب برقراری روابط اقتصادی وفرهنگی محکمی میان آن کشور وعربستان گردید. حین خلافت عثمان، مکه و مدینه از تجمل و ثروت فراوانی برخوردارگردیدند.در زمان خلافت علی (ع) فتنه خوارج آغاز شد. اگرچه حضرت آنرا در نهروان به سختی شکست داد (38 ه. ق) ولی این گروه از میان نرفته و عربستان مدتها صحنه مساعدی برای تبلیغات آنان گردید.در زمان حکومت امویان، قسمت اعظم عربستان جزء قلمرو آنان بود. حکومت امویان تا سال 132 هجری قمری (650 م) بطور انجامید و از آن پس عباسیان بر آن مسلط شدند. قدرت عباسیان بر عربستان بیش از1قرن نپائید. علویان مهمترین مخالفان حکومت عباسیان بودند که پیوسته برای دستگاه حکومتی مشکل ساز می نمودند.در اواخر قرن2هجری قمری(اوائل قرن نهم میلادی) علویان در عربستان قیام نموده اما کاری از پیش نبردند. از اواسط قرن دوم هجری پس از مرگ متوکل خلیفه عباسی،‌قدرت عباسیان درعربستان روبه زوال نهاده وعربستان بدنبال آن ازحکومتهای محلی ضعیف و کوتاه برخوردار گردید.عربستان در طی چند قرن وضع مغشوش و درهم ریخته ای داشت.در اوائل قرن دهم هجری قمری (16 – م) ، پرتغالیها قصد حمله به مکه را نمودند که عملی نگردید.در همان اثنا،خلفای عثمانی برای دفع خطرمسیحیان متوجه عربستان شده و بتدریج سواحل غربی و سایر نقاط کشور تحت حکومت عثمانیان درآمد.در قرن هفدهم میلادی قبایل عرب در عربستان شرقی قدرت یافته و قدرت عثمانی روبه زوال نهاد.در اواسط همان قرن حاکمیت ترکان بر ناحیه احساء نیز برافتاد.در قرن هجدهم میلادی باتوسعه نهضتی که شخص بنام ابن عبدالوهاب (بنیانگذار مذهب وهابی) الهام بخش آن بود، عصر جدیدی در تاریخ عربستان آغاز گردید. وی با حاکم شهر درعیه بنام محمدابن سعود متحد شد.پس از ابن سعود، فرزندش عبدالعزیز جانشین وی در اتحاد با ابن الوهاب شد.در اوائل قرن سیزدهم هجری (18 – م) آئین وهابی در تمام قسمتهای ناحیه نجد رایج بود. وهابیان به تدریج مکه را تصرف کرده و کمی بعد قدرتشان از سمت شرق تا کرانه های خلیج فارس پیش رفت. از جانب جنوب،‌وهابیها به یمن و حضرموت رسیده و از جانب شمال سوریه و عراق درمعرض تهدید آنان واقع گردیدند. دولت عثمانی که از مقابله با وهابیون عاجز بود به مصر متوسل گردید و مصریان در عربستان قوا پیاده نموده و پیشروی نمودند. بریتانیائها نیز در برخی نقاط مداخله نمودند اما چندی بعد مجددا آل سعود سر برافراشته و با تصرف ریاض آن را پایتخت خود معرفی نمودند.در این اثنا بود که جنگ داخلی میان خاندان آل سعود آغاز شده و شدت گرفت که این امر استقرار مجدد عثمانی و دست نشاندگان آن برعربستان شرقی را تسهیل نمود.با افتتاح کانال سوئز درسال1969 میلادی، عثمانیها بر قدرت خود بر مکه افزودند. معذلک آل سعود تحت رهبری عبدالعزیز ابن سعود قدر برافراشته و به فتوحاتی نایل آمدند.درسال 1903میلادی ترکان عثمانی از ناحیه احساء بیرون رانده شده و اساس حکومت سعودی بنیان نهاده شد.در جنگ اول جهانی،سعودیها با بریتانیا از در دوستی درآمدند. پس از پایان جنگ جهانی،‌سلطه عثمانی برعربستان بطورک
لی پایان یافت. در جنگی که میان عبدالعزیز ابن سعود و حسین ابن علی، شریف مکه در گرفت، ابن سعود به پیروزی دست یافت و بدین ترتیب حجاز نیز جزئی از قلمرو وی شد که سرانجام در سال 1351 هجری قمری (1932 – م) عبدالعزیز عنوان سلطان عربستان سعودی را از آن خود نموده و به موازات آن کشور عربستان تأسیس شده و رسمیت یافت.در اوائل تنها ممالک خارجی که سعودیها با آن رابطه داشتند ترکیه و بریتانیا بود. شوروی نخستین کشوری بود که این کشور را به رسمیت شناخت. انگلستان و فرانسه نیز کمی بعد آن را به رسمیت شناختند.مسئله تثبیت مرزها با همسایگان یکی از مشکلات عربستان پس از استقلال بود. در جنگ جهانی دوم، ابن سعود با آنکه طرفدار دول متفق بود، بیطرفی خود را اعلام نموده و تنها از روی بی میلی به آلمان اعلان جنگ داد.ثروت ناگهانی که پس از جنگ از طریق نفت فراهم شد به اقتصاد عربستان رونق بخشید. عربستان سعودی هم اکنون دومین تولیدکننده نفت در جهان است.از آنجاییکه عربستان سعودی از عهده استخراج نفت بر نمی آمد ،از این روی صدها هزارکارگر ومتخصص از دیگر کشورها به این سرزمین سرازیر شدند که این امرخودموجب گردید که معیارهای خشک اخلاقی حاکم بر جامعه عربستان متزلزل شده ودگرگونیهایی در آن ایجاد گردد.ابن سعود درسال 1953 میلادی در سن 73 سالگی درگذشت، پسرارشدش سعودابن عبدالعزیز به سلطنت رسید و برادر وی فیصل ولیعهد گردید.در این اثنا، ازدیاد پول در زندگی اشراف و خاندان سلطنتی روزبه روز نمایان تر میگشت.عبدالعزیز ابن سعود تا زمان مرگش کاملا برسیاست مملکت تسلط داشت، اما پس از وی پیوسته میان فیصل و سعود رقابت مخفی برقرار بود. در بحران سال 1956میلادی کانال سوئز، عربستان سعودی با انگلستان قطع رابطه کرد واین حالت تا سال 1963میلادی ادامه داشت. در سال 1958 میلادی سعود ناچارا طی فرمانی قوه مجریه را به دست فیصل سپرد. بعدها فیصل ناگزیر استعفاء نموده و سعود خود دوباره بر اوضاع مسلط گردید.طی سالهای 63 -1962میلادی باردیگر فیصل عهده دار امور کشور گردید.سرانجام در دوم ماه نوامبر سال 1964میلادی، ملک سعود ازکار برکنار شده و فیصل پادشاه کشور شد.از سال 1962میلادی که سپاهیان مصری به یمن اعزام شدند، اختلاف میان مصر و عربستان سعودی حادتر شد.طی سالهای دهه60، بارها مذاکراتی میان دو کشور بر سر یمن صورت گرفت اما نتیجه ای حاصل نشده و سوء تفاهم به قوت خود باقی ماند. ازهمان سالها نفوذ استعمار در عربستان شدت گرفته و این کشور به یکی از اصلی ترین مهره ها غرب درمنطقه مبدل گردید.طی جنگ سال 1967میلادی اعراب و اسرائیل، نیروهای سعودی برای مدد رساندن به ارتش اردن به آن سرزمین گسیل داشته و جریان نفت به غرب موقتا قطع گردید. این عمل مجددا در جنگهای سال 1973 میلادی نیز میان طرفین تکرار شد.در سال 1975میلادی ملک فیصل به دست یکی از بستگان خود به قتل رسید، برادرش خالد بجانشینی وی رسید وفهد ابن عبدالعزیز، دیگر پسر ابن سعود نیز به عنوان ولیعهد عربستان معرفی شد.عربستان سعودی در میان اعراب رهبری کشورهای میان رو و محافظه کار وابسته به غرب را داراست. صدور نفت فراوان از این کشور همواره برگ برنده ای در دست غرب در مقابل کشورهای مترقی صادرکننده نفت بوده است.

پس ازسقوط رژیم پهلوی درایران،ازسال 1979میلادی،عربستان به مهره اصلی طرفدار امریکا درمنطقه خیلج فارس تبدیل گردیده است.درسال1981میلادی،شاهزاده فهد طرحی را برای برقراری صلح در خاورمیانه ارائه داد که مورد قبول ملل مسلمان و دول مترقی منطقه بخصوص ایران،سوریه و لیبی قرار نگرفت و در اجلاسیه رهبران کشورهای عضو اتحادیه عرب نیر رد شد.با مرگ خالد در سال 1982، فهد به پادشاهی عربستان رسید.

اقوام و نژاد

در عصر جاهلیت, مردمانی در شبه جزیره عربستان سکونت داشتند که به طور کلی عرب نامیده و به دو دسته اعراب قحطانی و عدنانی تقسیم می شدند. این دو, از نظر تاریخی, ریشه مشترک دارند ولی عدنانیان در سلسله نسبت خود به حضرت ابراهیم (ع) می رسند و در نجد و حجاز بودند, اما عربهای قحطانی به یمن رفتند. این افراد تابع حکومتی نبودند و اساس ملیت آنان قبیله ای بود و اعضای هر قبیله از شیخ قبیله اطاعت می کردند. عصبیت حاهلی و قبیله گرایی افراطی افراد را به جان هم می انداخت و گاهی بر سر مسائل جزئی, جنگی چون نبرد بوس 40 سال طول می کشید. خونریزی, قساوت, غارت و تجاوز از برنامه های این قبایل بود. گرچه صحرانشینی و بیابانگردی پیشة عربها بود اما زندگی شهری به شکلی ضعیف در یمن, عدن, حضر موت, حجاز, یثرب و طائف دیده می شد. به لحاظ عقاید مذهبی ,  گروه کوچکی بدون آنکه آداب و رسوم خاصی داشته باشند به خدای یکتا و آئین ابراهیم (ع) که دین حنیف نامیده می شد, معتقد بودند.در این کشور چند ملیت و قبیله با سنتهای متفاوت حضور دارند:

· نجدیها که در مرکز عربستان قرار دارند و خاندان سعودی هم از همین منطقه هستند.

· حجازیها که اهالی شهرهای مکه, مدینه و جده را شامل می شوند؛ به اعتقاد خاندان آل سعود حجازیها به لحاظ اینکه بازمانده های زائران عتبات عالیات هستند, شایستگی پذیرش مسئولیت های دولتی را ندارند؛ و به همین علت کمتر در ارکان دولتی صاحب مقام و منصب هستند.

· آسوریها که اقلیتی ناچیز را تشکیل می دهند, بیشتر در حوالی مرزیمن و در منطقة کوهستانی جنوب غربی سکونت دارند.

نژاد مردم عربستان سفید پوست می باشد که از تیرة سامی ها می باشند.بافت اجتماعی عربستان حاکی از تضاد شدیدی است که اگر جامعه عربستان را به مثابه هرمی در نظر بگیریم به ترتیب عبارتند از: شاه, شاهزادگان تکنو کراتها,  ثروتمندان و بالاخره طبقه متوسط و تودة مستضعف در آخرین قسمت هرم قرار دارند. این امر ناشی از ناسازگاری طبقاتی در بین اقشار و توده های مختلف در این کشور می باشد و بیشترین فشار اجتماع نیز بر قشر متوسط وارد می گردد.

ملاحظات جغرافیایی

کشورعربستان با 690 ، 149، 2 کیلومتر مربع وسعت (دوازدهمین کشورجهان) در نیمکره شمالی، نیمکره شرقی، در جنوب غربی آسیا، در منطقه خاورمیانه، در میان خلیج فارس و دریای سرخ، در شبه جزیره عربستان و در همسایگی کشورهای کویت،عراق، اردن درشمال، یمن در جنوب، امارات متحده عربی و قطر در شمال شرقی و عمان در شرق واقع شده است.این کشور حدود  شبه جزیره عربستان را در برگرفته و بر روی هم سرزمینی پوشیده از فلاتها و بیابانهای وسیع است.کوههای آن عمدتا درنواحی غربی کشور به موازات دریای سرخ کشیده شده اند که از جمله مهمترین آنها می توان از سلسله کوههای سراه، جبل شمر، جبل طویق، جبل الطبیق نام برد. از جمله صحراهای کشور عربستان نیز می توان ببه نفوذ و ربع االخالی اشاره نمود. گفتنی است که بخشی از صحرای سوریه (بادیه الشام) نیز در شمال این کشور قرار دارد. رودهای کشور عربستان تماما فصلی و یا اتفاقی میباشند. آب و هوای کشور در نواحی ساحلی گرم و مرطوب و در سایر نواحی گرم و خشک و کم باران است. بلندترین نقطه آن حدود 133، 3 متر ارتفاع دارد.پادشاهی عربستان صعودی در سال 1932 پایه ریزی شده و حدود 5/4 شبه جزیره عربستان را در بر می گیرد . این کشور از غرب با دریای سرخ ، از شمال با اردن ، عراق و کویت ،از شرق با خلیج عرب ،قطر، امارات متحدة عربی و عمان و از جنوب با یمن هم مرز است.عربستان صعودی کشوری اسلامی است که در آن «شریعت»که قانون مقدس اسلام است زیر بنای چهار چوب شرع و زیر بنای قانون اساسی است . برداشت وهابی از مذهب سنی اسلام دین رسمی کشور است که به دقت اجراء می گردد.

ویژگیهای اقلیمی

آب و هوا

آب و هوای عربستان عموما خشن و ناسازگار است. دمای هوا در طول روز بالاست و غالبا تغییر آب و هوا طی روز شدید است. آسمان معمولا چنان صاف و روشن است که خورشید بشدت می تابد و گرما و نور از سطح سنگها و ماسه های خشک منعکس می شود. آفتاب, صاف و سوزنده است. وزش بادهای سوزان, گردباد و سراب در طی روز چندین بار اتفاق می افتد. در شب هوا معتدل و اغلب سرد است و شدت تابش نور ماه و ستاره به شب جلوة خاصی آسمان می دهد. بارندگی در همه جای شبه جزیره کم و از سالی به سال دیگر بسیار متغیر است, این سرزمین در معرض خشکسالیهای ادواری است که ممکن است از ده تا سی سال طو بکشد. با این وجود, حتی ریزش کمی باران می تواند سیلهای تند و ویرانگری را در وادیها جاری کند و دشت را به یکباره سراسر سبز نماید.

با وجود این شباهتهای اقلیمی, در سراسر منطقه, چند نوع آب و هوای مشخص وجود دارد. سواحل دریای سرخ و خلیج فارس آب و هوای کاملا استوایی دارد و مشخصة آن رطوبت زیاد و طاقت فرسایی (بین 60 تا 80 درصد) است که از بادهای ساحلی و بارندگی ناچیز 8 میلیمتر در سال ناشی می شود. در کوههایی که در قسمتهایی از غرب, جنوب غربی و جنوب شرقی شبه جزیره واقع است, آب و هوا معتدلتر می باشد. کوههای غربی اغلب یخ و برف دارد, با این وجود میزان بارندگی از 500 میلیمتر تا بیشتر از 750 میلیمتر تغییر می کند.

· ارتفاعات غربی

 نام این منطقه جبال سروات است که از خلیج عقبه در شمال شروع و به منطقه حجاز و عسیر در جنوب ختم می شود. بین این کوهها و ساحل دریای سرخ, دشت باریکی بنام تهامه قرار دارد.

· نجد

 ارتفاعات مرکزی عربستان سعودی در آن واقع شده و در رشته کوهی بنام شمر و عارفی از شمال به جنوب در آن امتداد دارد این منطقه قسمت اعظم کشور سعودی را تشکیل داده و در مرکز شبه جزیره عربستان واقع شده است .

· صحرای نفوذ در شمال عربستان سعودی واقع و مرکب از تپه های شن سرخ است.

· صحرای الدهناء

 این منطقه بین صحرای ربع خالی در جنوب و صحرای نفوذ در شمال واقع شده است. صحرای دهنا یا ربع خالی, دشت وسیعی از ریگ سرخ است که تمام قسمت جنوب شرقی عربستان را در برگرفته و 820000 کیلومتر مربع وسعت دارد.

· منطقه احساء

در ساحل شرقی خلیج فارس واقع شده که بعضی از قسمتهای آن بلعت وجود چشمه های آب شیرین قابل کشت و زرع است.

تقسیمات کشوری

ریاض

مرکز حکومت, مقر وزارتخانه ها, مؤسسات مرکزی دولتی و سفارتخانه ها می باشد و این شهر زیبا را مروارید صحرا می خوانند و مساحت آن 1600 کیلومتر مربع و جمعیت آن بیش از دو میلیون نفر است. ریاض دارای دو دانشگاه بنام ملک سعود و دانشگاه تخصصی نظامی و امنیتی می باشد. شهرداری ریاض دارای 17 شعبه می باشد و با مشکل کمی آب شرب و قابل استفاده روبروست,  البته با توجه به این موضع که جمعیت شهر ریاض افزایش قابل توجه ای داشته از طرف دولت سعودی اقداماتی برای تأمین آب شرب, صورت گرفته است از جمله حفر چاههای عمیق و استفاده از چاههای سابق ریاض دارای کارخانجات سیمان, گچ, پلاستیک, آلومینیوم, کبریت سازی و ایستگا رادیوئی و تلویزیونی مستقل است و در روستاهایی اطراف شهر مردم به کشاورزی مشغولند و محصولات آنها علاوه بر خرما, سبزیجات و میوه نیز می باشد.

جده              

جده بعد از ریاض بزرگترین شهر و بندر اصلی عربستان سعدی در دریای سرخ است دارای دو فرودگاه بین المللی (ملک عبدالعزیز و اسلامی) است که محل ورود اکثر زائران حج می باشد که از طریق هوا و دریا به این کشور می آیند. مساحت این شهر 1200 کیلومتر مربع و دارای جمعیتی بیش از یک و نیم میلیون نفر می باشد؛ از نظر صنعتی و تجاری فعال بوده و دانشگاه ملک عبدالعزیز در آن واقع است.یکی از مهمترین ویژگیهای شهر جده که آنرا عروس دریای سرخ می نامند- جنبة گردشگری آن است؛ چشمه ملک فهد (در ساحل دریای سرخ) که آب به ارتفاع 26 متر از سطح دریا می رسد, یکی از زیباترین مناظر (بخصوص در شب ) می باشد و دارای یک جادة باریک به طول 80 کیلومتر در طول ساحل دریای سرخ است. آب و هوای این سرزمین در تمام فصلهای سال گرم و مرطوب است.

مدینه منوره

مدینه در 500 کیلومتری شمال مکه, در زمین همواری بین دو کوه (احد و عیر) قرار گرفته و آب و هوای گرم و خشکی دارد. این شهر در عصر جاهیت یثرب نام داشت که با ورود پیامبر اکرم (ص) بدان, مدینه النبی نام گرفت.کوه احد در شما مدینه قرار دارد. کوههای طی در مشرق و کوه عیر در جنوب آن واقع است. این شهر راشش دره از اطراف احاطه کرده, که مشهورترین آنها دره العقیق است.

مکه معظمه

قبله گاه مسلمانان سراسر جهان و دارای اماکن مقدس بسیاری می باشد.

طائف

طائف تنها عربستان سعودی است که آب و هوای معتدل دارد و بهمین جهت ییلاق این کشور محسوب می شود دارای محصولات کشاورزی متنوع بوده و میوه آن معروف است. از جمله مناطق زیبای طائف مطقه هدی و منطقه شفا است که بدلیل مرتفع بودن آب و هوای بهتری دارد.

بریده

در واسط نجد واقع گردیده و شهر عنیزه نزدیک آن است. بریده و عنیزه  هر دو دارای هوای معتدل و دشتهای حاصلخیز کشاورزی هستند و بازارهای عربستان سعودی از محصولات این دو شهر استفاده می کنند.

دهران (ظهران)

این شهر مرکز شرکت نفت عرب و آمریکا (آرامکو) می باشد و شامل خانه های کارمندان و کارگران است.

ملاحظات سیاسی

حکومت کشور عربستان  پادشاهی است.در عربستان قانون اساسی مدون و رسمی وجود نداشته و قوانین و مقررات مدون سال1926وهمچنین مصوبات سال1953واصلاحات بعدی رویهم پایه های اصلی قانون اساسی کشور را تشکیل میدهند.در این کشورمجلس قانونگذاری وجود نداشته و هیئت وزیران انتصابی که عمدتا ازمیان شاهزادگان انتخاب می شوند نوعی واحد قانونگذاری را تشکیل میدهند.براین اساس،فعالیت احزاب درعربستان ممنوع است،با این حال چندگروه ضد دولتی به فعالیت مخفیانه مبادرت می نمایند.عربستان سعودی درسال 1932،از انگلستان مستقل شده و روزملی آن برابر بادوم نوامبر است.این کشور طی سال 1945به عضویت سازمان ملل درآمده و علاوه بر آن در سازمانهای اتحادیه عرب،کنفرانس اسلامی، اوپک، آاوپک، اکوا، فائو، یااآ، بانک  جهانی، ایکائو، آیدا، ایفک، ایلو، ایمکو، ایمف، ایتو، یونسکو، یوپو، وهو، ومو،شورای خلیج وکشورهای غیر متعهد نیز عضویت دارد.درسال 1953 وقتی پادشاه عبدالعزیز (ابن سعود) درگذشت، پسرش سعود جای او گرفت.

وی نیزدرسال 1964جای خود را به برادرش «فیسال» داد.پس از ترورفیسال توسط برادر زاده اش درسال 1975،خلید برادر ناتنی وی به پادشاهی رسید. مرگ او در سال 1982 فهد، برادر ناتنی خلید، را روی کار آورد.کشور عربستان ازقسمتهایی متشکل گردیده که هرقسمت زیر نظر یک «امیر» اداره گردیده و این «امرا» هستند که پاسخگوی پادشاه کشور می باشند. پادشاه رئیس رسمی کشوراست که مسئولیت خود رابه کمک شورای وزیران به انجام می رساند.تا پیش ازسال1992،کلیه قوانین توسط پادشاه و شورای وزیران تصویب میگردید و این در حالیست که در مارس سال 1992،پادشاه طرحی تحت عنوان «شیوه رهبری» به عنوان نخستین قانون مکتوب عربستان ارائه داد.با وجود این «قرآن»همچنان مهمترین مرجع اتخاذ تصمیمات ملی محسوب میگردد.

درسیستم جدید حکومتی کشور،مجلسی تحت عنوان«مجلس الشورای» متشکل از60عضوتشکیل یافته است..هر«امیر»نیز ازشورای مشاوره 10نفره برخوردار است که در اتخاذ تصمیمات یاریش می نمایند.در کشورعربستان بیش از1500پرسنل وجود داردکه کلیه «امیرها» توسط این اعضاء انتخاب می گردند.انتقاد آشکار ازحکومت به هیچ عنوان پذیرفته نیست.درسال1938،مشخص گردیدکه منابع عظیم نفتی درکشور وجود دارد. توسعه این امکانات پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 آغاز شد.

سرمایه نفتی باعث پایداری و ثبات اقتصادی کشورطی سالهای متمادی گردید.درکنارآن شرایط سالهای1979و1980(بروزانقلاب ایران)باعث ذخیره سرمایه زیادی برای این کشورگردید.سرمایه نفتی این کشور بعلاه باعث توجه بین المللی به این کشورگردیده است.دردهه 1970،پس از افزایش قابل توجه قیمت نفت، عربستان توانست کشورهای غربی را برای مقابله بانفت غیر عرب استوارتر کند. در سال 1990، پس از حمله عراق به کویت و تهدیدعربستان سعودی،این کشور به میزبانی هیئتی با عنوان هیئت آزادی کویت مبادرت نمود.درطول و پس از جنگ خلیج فارس تقاضای آزادی سیاسی و اجتماعی مردم افزایش یافت که در نتیجه آن درسال 1992تغییرات اندکی در سیاست های کشور اعمال گردید.

ساختار حکومتی

پیش از اسلام , عربها زندگی آشفته و بی سامانی داشتند. نه آئین واحدی داشتند و نه به قوانین اخلاقی پایبند بودند. کشتار و چپاول یکدیگر در میانشان رواج داشت و در فقر شدید اقتصادی و فرهنگی به سر می بردند.حضرت محمد (ص) با آوردن قوانینی مقدس زندگی تازه ای را برای آنان بنیانگذاری کرد. این کار به دست خلفای بعدی تکامل یافت وزندگی مسالمت آمیز جای درگیریهای قومی وقبیله ای را گرفت.

بنابراین عقیدة سنیان خلفای راشدین سنت پیامبر (ص) را دقیقا رعایت کردند و با خدمات بی دریغ خود نهالی را که پیامبر اکرم (ص) کاشته بود بارور ساختند. از معاویه به بعد شیوه خلافت دگرگون گشت و خلفای بنی امیه و بنی عباس ریاست و حکومت متجملانه و پرزرق و برق را جایگزین رهبری ساده و آمیخته با معنویت خلفای راشدین ساختند.رشیدیها که تا سال 1870 م در حجاز قدرت روزافزون داشتند. در برابر سپرده الهسا و نواحی سالحی آن به ترکها توانسته بودند, روابطی دوستانه با ایشان داشته باشند. محمدبن رشید توانست در سال 1891 بر ریاض پایتخت سعودیا دست یابد- اما خاندان سعود توانستند فرزند ده سالة خود عبدالعزیز را برداشته و به کویت فرار کنند. عبدالعزیزهمچنان که رشد می یافت مسائل حجاز و به دست آوردن میراث پدری را به یاری انگلیسیها از نظر دور نمی داشت.سرانجام هنگامی که عبدالعزیز به سن بیست سالگی رسید توانست از یک فرصت مناسب استفاده کرده و با دویست همرزم فدائی وارد ریاض شود و بر اقامتگاه رشیدی ها دست یابد. عبدالعزیز با تصرف جایگاه پیشین پدر در 1952 م موقعیتی تازه بدست آورد و بعدها توانست جنبش اخوان را نیز بنیان گذاری کند. این گروه که عمدتا از یک سازمان چریکی تشکیل می شد. موفق شد با فتح ها در 1913 م همراه با یاران وهابی خویش راهی به سوی خلیج فارس و هندوستان که مستعمره انگلیس بود, بازکند.در این احوال جنگ جهانی اول به خاورمیانه کشانده شده بود و عبدالعزیز دو رقیب عمده را در برابر می دید, در شمال ابن رشید فعالیت داشت و در حجاز حسین بن علی حسین بن علی که از خانوادة هاشمی بود, نقشه وحدت عرب را در سر می پروراند. ملیون عرب که آن زمان در شهرهای مهمی چون قاهره, بیروت, دمشق , بغداد وکویت پراکنده بودند, چشم امید به حسین بن علی دوخته بودند و به او بعنوان جانشین حضرت محمد (ص) می نگریستند انگلیسی ها که نخست در جنگ با عثمانی ها به یاری عبدالعزیز بن سعود چشم داشتند موقعیت حسین بن علی را بهتر دانسته از هر جهت به تقویت او پرداخته بودند. رابطة دوستانة او با نیروهای انگلیسی تا آنجا تحکیم یافت که دولت انگلیس, استقلال مشروطه حکومت این امیر را در 1914 م تعهد و تضمن کرد. حسین بن علی در سال 1916 م بنام پادشاه حجاز بر نیروهای عثمانی در مدینه حمله برد از این گذشته حسین خود را سلطان اعراب نیز نامید ولی این عنوان مورد پذیرش هیچ یک از دو دولت انگلیس و فرانسه قرار نگرفت.ترکان عثمانی که تاکنون از سوی عربستان و صحرانشینان آسوده خاطر بودند, حال با اقدامات حسین و فرزندش فیصل که در کنار لاورنس با چریکهای عرب بر قوای عثمانی حمله می برد, با مشکل تازه ای روبرو شدند.((عبدالعزیزبن سعود)) در سال 1921 م جنگهای خود با این رشید را از سرگرفت و مرکز حکومت وی هایل را به دست آورد و بدین ترتیب بر مرکز و شرق عربستان تسلط یافت. در سال 1926 م ابن سعود در حجاز قدرت مطلقه را بدست آورد و دولت عربستان رسما در 1932 م تأسیس شد.سعودی ها در فوریه 1945 م رسما به آلمان اعلان جنگ دادند و آمریکائیان پس از پایان جنگ فرودگاه بسیار پیشرفته ای در ظهران عربستان ساختند و حق استفاده از آن پایگاه هوائی را برای خود حفظ کردند.پس از عبدالعزیز فرزندش سعود به سلطنت رسید و ملک سعود خوانده شد از جمله اقدامات وی می توان تأسیس دانشگاه ریاض را نام برد. ملک سعود با هه حسن رابطه ای که با غرب داشت در جریان جنگ سوئز نفت را بر روی انگلستان بست.ملک سعود در نوامبر 1964 م از سلطنت کناره گرفت و برادش فیصل جانشین او گردید. در سال 1967 م که جنگ اسرائیل و کشورهای عربی آغازشد  عربستان لوله های نفت خود را بر روی کشورهای پشتیبان اسرائیل بست.در بهار 1975 م شاهزاده فیصل بن مساعد با شلیک چند گلوله در سنیة عمویش (ملک فیصل) او را در دم کشت.پس از ملک فیصل برادرش خالد به سلطنت رسید و برادر دیگرش فهد بعنوان ولی عهد تعیین گردید. پادشاه جدید دورة سلطنت خود را با اعلام یک عفو عمومی در مورد کلیه زندانیان و تبعید شدگان سیاسی آغاز کرد.((خالدبن عبدالعزیز)) از سال 1975 م تا 1982 م سلطنت کرد و در این سال درگذشت.

((فهد بن عبدالعزیز)) بعد از درگذشت برادرش خالد به سلطنت رسید و پادشاه فعلی کشور است وی برادرش عبدالله بن عبدالعزیز را بعنوان معاون دوم هیئت وزیران و وزیر دفاع منصوب ساخت.بنابراین عربستان سعودی تنها کشوری در جهان است که دو امیرزاده بعنوان دو ولیعهد برای یک کشور تعیین شده اند, زیرا در عربستان, معاون دوم هیئت وزیران در حکم ولیعهد آینده و بالقوه بغیراز ولیعهد فعلی می باشد.

احزاب سیاسی

اکنون سه جناح اصلی برای بدست گرفتن قدرت, کسب نفوذ بیشتر و قبضه کردن مراکز حساس حکومت به مبارزه سخت مشغول می باشند.بارزترین این جناحها السدیرین شامل؛ پادشاه, وزیر دفاع و برادران تنی آنان می باشد. و دیگری جناح ولیعهد شامل برادران وی به نام المتضر رون (زیان دیده ها) معروفند می باشند.اما جناحهای مذکور که به شدت بر سر قدرت با هم در مبارزه می باشند, هنگامیکه خانواده و سلطنت در معرض خطر قرار می گیرد به یکباره اختلافهای قدیمی خود را در کنار گذاشته با هم متحد می شوند. این امر بیش از یکبار از جمله در زمان ملک سعود,قیام کعبه در سال 1400 م و تلاشهای افسران برای سرنگونی رژیم اتفاق افتاده است.مسأله دیگر که به همبستگی خانواده حاکم منجر می گردد وجود چهارهزار شاهزاده می باشد که تمام مسئولیتها و مراکز قدرت را در اختیار خود گرفته اند. برای مثال تمام وزارتخانه های مهم از قبیل؛دفاع,خارجه و کشور بوسیله شاهزادگان اداره می شود. همچنین ریاست شورای عالی در وزارتخانه های خدماتی نیز بعهده آنهاست.شورای عالی تبلیغات و نفت سیاست کلی وزارتخانه ها را تعیین کرده, نیروی کار را در دانشگاهها, فرماندهی عملیات در بخشهای مختلف نیروهای مسلح و پایگاههای نظامی در اختیار دارند.از این جهت میتوان گفت خاندان سلطنتی آل سعود گسترده تر از یک حزب سیاسی و نسبت به حزب از همبستگی بیشتری برخوردارند و بر تمام مراکز دولت شرقی و غربی کشور تسلط دارند.

قانون اساسی

تا مارس سال 1992 م عربستان قانون اساسی مکتوب نداشت. ولی از آن تاریخ بموجب یک حکم سلطنتی , طرحی حاوی حقوق تهیه و اختیارات حکومتهای استانها افزایش یافت.قانون اساسی عربستان سعودی بنابر ادعای رژیم سعودی کاملا بر مبنای قرآن مجید قرار دارد که بر آخرین پیامبر او حضرت محمد (ص) نازل شده است. بنابراین ادعا, کلیه قوانین و مقررات در این کشور با الهام از فقه اسلامی تنظیم گردیده است.

ویژگیهای قوای سه گانه

از ویژگیهای حاکمیت آل سعود نسبت به دیگر رژیم های جهانی نداشتن سیستم اداری مشخص و تعیین شده برای دولت و حاکمیت می باشد.رژیمها حکومتی در جهان معمولا با سه قوه کشور خود را اداره می کنند که عبارتند از قوه مقننه, مجریه و قوه قضائیه, ولی قوای سه گانه در رژیم سعودی در یک قوه و ارگان که همان قوه اجرایی می باشد؛خلاصه شده است.

قوه مجریه

شخص پادشاه, خود نخست وزیر, فرمانده کل نیروهای مسلح, رئیس شورای عالی دانشگاهها, رئیس شورای عالی نفت و رئیس دانشگاه اسلامی مدینه منوره می باشد.شورای وزیران مأمور تصویب قوانین, لوایح و در عین حال قوه اجرائیه و اداره کننده امور مملکتی نیز می باشد شورای وزیران از دو جناح تشکیل می شود؛ جناح اول شامل شاهزادگان و وزیران وابسته به خاندان سلطنت جناح دوم شامل وزیران غیروابسته به خانواده سلطنت که بیشتر در وزارتخانه های خدماتی مشغول می باشند, در جناح مذکور (غیرسلطنتی) وزیران شباهت زیادی به کارمندان دارند که دستورها را بدون هیچگونه اختیار فردی انجام می دهند.

قوه قضائیه

به ادعای رژیم سعودی, قوه قضائیه در عربستان بر مبنای شریعت قرار دارد که از قرآن (کتاب مقدس اسلام) و احادیث حضرت محمد(ص) اتخاذ شده است. سیستم قضایی وابسته به خانواده سلطنتی و خانواده آل شیخ (علماء وهابی) می باشد و مراجع قضائی عبارتند از:

1 – مجلس  القضاء الاعلی – (دیوان عالی)

2 – محکمه التمییز – (دادگاه عالی)

3 – المحکمه العامه – (دادگاه محلی)

4 – المحکمه الجوزیه – (دادگاه ویژه)

تعداد اعضای دیوان عالی یازده نفر است که در آن پنج نفر قضات دائمی و شش نفر بعنوان قاضی موقت انجام وظیفه می کنند. انتصاب افراد در سمت های مذکور زیرنظر شخص شاه می باشد و ارشد آنها رئیس است. کلیه دادگاهها زیرنظر دیوان عالی کشور هستند و با توجه به اختیاراتی تعیین شده, وظایف زیرا را بعهده دارند:

1 – تهیه گزارش برای وزیر دادگستری در مورد تصمیماتی که در زمینه شریعت اتخاذ کرده اند.

2 – بررسی مسائلی که از طرف شاه منتقل شده باشد.

3 – ارائه پیشنهاد در مورد امور قضائی بعد از درخواست از طرف وزیر امور دادگستری

4 – تجدید نظر در مورد مجازات اعدام – بریدن دست و رجم (سنگسار کردن).

رأی اکثریت در دیوان عالی قابل اجرا می باشد ولی اگر جلسه ای به منظور تجدیدی نظر در مورد مسائلی از قبیل رجم، بریدن دست و اعدام باشد, لازم نیست که همه اعضا در جلسه حضور داشته باشند و در صورت غیبت یکی از اعضاء وزیر دادگستری یکی از اعضاء موقت دادگاه مذکور را بعنوان عضو دائمی معرفی می کند.

اصلاحات سیاسی

ملک فهد پادشاه عربستان سعودی, انتصاب 200 نفر را برای نمایندگی مجالس محلی در سرتاسر کشور تأیید کرد.آگاهان سیاسی انتصاب نمایندگان مذکور را به عنوان بخشی از اصلاحات سیاسی در عربستان سعودی دانستند که از سال 1993 م آغاز شد. انتصاب این 200 نماینده برای 13 مجلس محلی و یک دوره چهارساله صورت پذیرفته است.به گزارش خبرگزاری دولتی عربستان سعودی, تصویب ملک فهد در نامه ای به شاهزاده نایف, وزیرکشور, ابلاغ شده است.فهد برای هر یک از دو مجلس محلی ریاض, پایتخت کشور, شهر مقدس مکه 20 نفر و برای مدینه منوره 10 نفر را تعیین کرده است. برای هریک از مجالس محلی دیگر نیز 15 نماینده تعیین شده است.ملک فعد در سپتامبر 1993 م یعنی یکماه پس از تعیین 60 نفر برای نمایندگی مجلس مشورتی شورا, مجالس محلی را در 13 استان این کشور تشکیل داد. تشکیل مجلس مشورتی شورا در عربستان سعودی برای نخستین بار ظرف 60 سال گذشته و بعنوان بخشی از اصلاحات سیاسی که مدت ها از وعده آن می گذشت, انجام شد.در سال 1376 ه ش ملک فهد اعضای شورا را به 90 نفر افزایش داد و عضویت شورا را به افسران شاغل و بازنشسته,  مقامات ارشد دولتی, مدیران بازرگانی و نمایندگان شیعه, گسترش داد. اعضای شورا به منظور شروع کار نشست چهارساله دوم این مجلس, در مقابل ملک فهد سوگند یاد کردند.این شورا صرفا وظیفه مشورتی دارد و سیاست گذاری در عربستان سعودی همچنان در دست دولت است که عمدتا تحت تسلط اعضای خانواده حاکم آل سعود, قرار دارد.

ملاحظات اقتصادی

ازجمله مهمترین بنادرعربستان میتوان از بنادر جده درساحل دریای سرخ و بندر ظهران در ساحل خلیج فارس نام برد.ازجمله مهمترین صنایع کشورمیتوان ازنصفیه نفت،صنایع الکتریکی،‌فلزکاری،سیمان، آهن و پولاد وکودشیمیایی نام برد.خرما،گندم،جو،قهوه وسبزیجات نیزمهمترین محصولات کشاورزی ودامپروری کشور راتشکیل میدهند.سرانه زمین مزروعی برای هرنفربر08/0هکتار میباشد.تولید سالانه گوشت گاو 000، 12تن،‌گوشت گوسفند 000، 35تن و صید ماهی 000، 30تن می باشد. تولید سالانه نیروی الکتریسیته نیز معادل 99/1 میلیارد کیلووات ساعت است.از جمله مهمترین معادن عربستان نیز می توان به منابع نفتی(دومین تولید کننده جهان)،گازطبیعی، طلا، نقره، آهن، مس، نمک ‌منگنز، سولفور، سرب و سنگ گچ اشاره نمود. ذخایر زیرزمینی نفت این کشور بالغ بر 4/163 میلیارد بشکه میباشد.نیروی کار کشور بالغ بر 000،700،2کارگر خارجی است که11% آن درصنایع وابسته به نفت ، 24%درخدمات و امور دولتی و40%در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت میباشند.واحدپول کشورعربستان ریال سعودی (S.EI.)معادل20 قروش است که هر33/3واحد آن معادل1دلار آمریکاست. نرخ تولید ناخالص ملی بر116میلیارد دلار بالغ گردیده ودرآمد سرانه نیز معادل500،11دلاراست که 62%آن ازمحل درآمدصنایع وذخایرزیرزمینی(80%نفت و4%کشاورزی بدست میآید.

نرخ سالانه رشد تولید ناخالص ملی حدود13%است. واردات عربستان سعودی طی سال1981بر32میلیارد دلار بالغ گردیده و عمدتا براسلحه، وسائط نقلیه، غلات ،‌آهن و پولاد و کارخانجات تولید نیرو مشتمل میگردد که از کشورهای ژاپن(3/30%)،آمریکا (30%) آلمان(2/12%) و انگلستان (10%) وارد می گردد.صادرات این کشور نیز بر45میلیارد دلار بالغ می گردد که عمدتا برنفت خام وتولیدات نفتی (99%صادرات) مشتمل گردیده و به کشورهای ژاپن (15%)، آمریکا (13%)، فرانسه (10%) و انگلستان (8%) صادر می گردد.کشف نفت درعربستان سعودی طی سال های دهه 1930 وبهره برداری عظیم از آن پس از جنگ جهانی دوم، اقتصاد کشور را که قبلاً بر پایه کشاورزی بود تغییرداد.اقتصاد کشور عربستان شدیداً به صدور نفت وابسته بوده و درصد بالایی از کارگران خارجی را به استخدام در آورده است .بزرگترین شرکت نفتی جهان، سعودی آرمکو در این کشور واقع است. به طور کلی می توان گفت که نفت و صنایع جانبی در ثبوت صنعت و اقتصاد این کشور از اهمیت حیاتی برخوردار می باشد.به دلیل شرایط مناسب آب و هوایی، سهم واردات صنایع غذایی عربستان بالا است و این در حالیست که خرما و گندم به صورت داخلی تولید میگردد.در این کشور معادن طلا، نقره، مس،زغال سنگ و بوکسیت نیزوجود دارد.ازسال1970،توسعه اقتصادی کشورطی برنامه5ساله صورت گرفته است.با وجود اینکه این کشور همچنان از جمله ثروتمندترین کشورهای جهان به شمار می آید، اما با این حال اقتصاد آن طی سالهای اخیر به اندازه گذشته پیشرفت نداشته است.دراین کشور بودجه زیادی صرف نیروی دفاعی گردیده وبرای جبران کسری بودجه برنامه هایی ازجمله جایگزینی نیروی انسانی عرب بانیروی انسانی خارجی دردست اجراست.

سیستم اقتصادی

اقتصاد عربستان در قدیم بر پایه کشاورزی, دامداری و درآمدهای حاصل از زیارت حجاج از مکه و مدینه قرار داشته است. ولی هم اکنون نفت در کشور عربستان تعیین کننده و جهت دهنده حرکتهای اقتصادی به شمار می آید, درآمد حاصل از آن چهرة جامعه را دگرگون ساخته و عربستان را از یک کشور نیمه بدوی و فقیر به یک کشور ثروتمند و با نفوذ تبدیل کرده است. با توجه به اینکه در سالهای اخیر تقاضای جهانی نفت کاهش یافته و رکود بازار آن نقش مهم عربستان را در بازار بین المللی نفت تضعیف نموده ولی با این حال نفت همچنان حرف اول را در اقتصاد عربستان می زند.درسال 1962 م دولت عربستان – در زمان زمامداری فیصل – تصمیم به اجرای برنامه اصلاحی و توسعه کشور با استفاده از افزایش درآمدهای نفتی گرفت و علاوه بر توجه به بخش های صنعت و تأسیسات زیربنایی و بالا بردن سطح کشاورزی تقویت بنیه دفاعی کشور در دستور کار قرار گرفت. و در طول سال 80 – 75 حدود 142 میلیارد حجم هزینه های دولت پیش بینی شده و هدف دولت در این سالها بالا بردن سطح زندگی, رشد ناخالص داخلی,کاهش وابستگی به درآمد نفت, توسعه منابع طبیعی وساخت و ترمیم زیربنای اقتصادی بود.

امور مالی

واحد پول

ریال سعودی واحد پول رایج در کشور عربستان می باشد. این واحد پول بطور کامل بوسیله طلا و سایر ارزهای بین المللی قابل تبدیل, حمایت می شود. پشتوانه پول در عربستان سعودی تا سال 1950 م نقره بود و پول رایج سکه ای بود که از نقره خالص ضرب می شد. در سال 1952 م از پشتوانه طلا و نقره در ضرب سکه ریال استفاده شد بالاخره در سال 1955 بعلت افزایش نرخ بین المللی نقره, دولت سعودی سکه های نقره را جمع آوری و چاپ  و توزیع اسکناس را آغاز نمود.سکه های رایج شامل؛ یک, پنج, ده, بیست و پنج و پنجاه هلاله است, هر ریال برابر با بیست قروش و صد هلاله می باشد. در سال 1993 م یک لیرة استرلینگ برابر با 846/5 ریال سعودی و یک دلار آمریکا برابر با 745/3 ریال سعودی بود.موسسه نقد عربستان در سال 1952 م در جده تأسیس گردید و تلاش زیادی جهت تقویت ریال نمود که آن را به عنوان یکی از ارزهای معتبر جهان معرفی نماید.بانک مرکزی با موسسه پول عربستان سعودی؛ در آوریل 1952 تأسیس گردید.وطائف اساسی این مؤسسه علاوه برتثبیت و تقویت قیمتها در داخل و خارج براساس ریال سعودی,سایر موارد مهم اقتصادی و مالی مانند بررسی طرحهای تولید و رونق بازرگانی, تأمین اعتبارات پولی و رساندن آن به میدانهای فعالیت بازرگانی, ایحاد و ذخیره منظم که بخش خصوصی را تقویت وارزش ریال را حفظ کند, نیزمی پردازد. همچنین بانک مرکزی سرپرستی این اموررا بعهده دارد:نگاهداری موجودیهای نقدی و بکار انداختن آنها, – خریدو فروش طلا و ارزهای خارجی – سرپرستی  بانکهای بازرگانی.

اقدام دیگر دولت برای اجرای سیاستهای پولی, صدور نظامنامة مراقبت بانکها در سال 1965 بودکه در واقع تحول مهمی را در امور بانکداری بوجود آورد و موجب بدست گرفتن رهبری بانکها توسط دولت شد.در عربستان سیزده بانک وجود دارد که برحسب اهمیت دارای شعبات چندی در شهرهای مختلف می باشند

بودجه و درآمد 

سال مالی در عربستان سعودی از اول رجب هر سال هجری قمری آغاز می شود. بطور کلی بیش از چند سال نیست که در این کشور بودجه سالیانه تنظیم می شود و طی برنامه ای که از طرف هیأت دولت و سازمان مرکزی برنامه تعیین می گردد, به مصرف می رسد.

تولید ناخالص ملی

تولید ناخالص داخلی از 2/ 26 میلیارد ریال سعودی در سال 1971 م به 5/ 13 میلیارد ریال سعودی در سال 1976 م رسید. در سال 1979 م تولید ناخالص داخلی با رشد 5/11 درصد نسبت به سال 1987 برابر با 5/24 میلیارد ریال سعودی گردید, ولی در سال 1980 م تولید ناخالص داخلی با یک جهش 55 درصدی به حدود 3/386 میلیارد ریال افزایش یافت. رشد تولید ناخالص ملی بدون در نظر گرفتن درآمدهای نفتی در سالهای 1975 – 1980, 81 – 1980, 81 – 1980 , به ترتیب 8/9 درصد, 12 درصد و 5/10 درصد بوده است.

تورم

فشار تورم در سال 1996 م بعلت کاهش قیمتهای عمده فروشی, (بطور متوسط تا سه درصد) کاهش یافت ولی قیمتهای مخصوص مصرف کنندگان یک درصد افزایش داشت.انتظار می رود که نرخ تورم در سالهای بعد پائین بماند. با توجه به تصمیم دولت در بودجه مبنی بر عدم تغییر قیمت کالاهای مهم یارانه ای انتظار می رود قیمت بین المللی موادغذائی و آشامیدنی به میزان 5/6 درصد کاهش یابد با این وجود ممکن است فشار تورم در سال 1997 م تا حدودی بالا رود زیرا در اواخر سال 1996 م به میزان 1/1 درصد در قیمت های عمده فروشی افزایش صورت گرفت و این امر حاکی از افزایش فشار ناشی از تقاضای داخلی می باشد.

تجارت

بازرگانی داخلی عربستان سهم ناچیزی در اقتصاد این کشور دارد. البته باید بازاریابی فرآوردههای نفتی آرامکو, فروش موادغذائی و حیوانات اهلی پرورش یافته توسط اعراب بدوی و کشاورزان را مستثنی کرد. تغییر مهمی که در سالهای اخیر در سیاست بازرگانی خارجی عربستان رخ داده است, تغییر جهت از بازارهای دلار به نواحی غیردلار بوده است, این موضوع بخاطر آن است که شرکت آرامکو سیاست بازاریابی محصولات نفتی خود را متوجه بازارهای اروپا کرده است. هم اکنون انگلستان آلمان, هلند و ایتالیا در حال تحکیم موقعیت صادراتی خود به عربستان سعودی می باشند. اگرچه ایالات متحده آمریکا مهمترین منبع واردات این کشور است. ولی پس از این کشورها و دولتهای عضو جامعه عرب مهمترین بازارهائی هستند که عربستان با آنها معامله می کند برمه و هندوستان بزرگترین صادرکنندگان برنج به عربستان بشمار می روند. این کشور گندم را از کانادا, ایالات متحده آمریکا و استرالیا وارد می کند و از انگلستان و سایر کشورهای اروپائی دارو و خریداری می نماید.

فراورده های اقتصادی

نفت

در عربستان سعودی نفت در سال 1938 م در الدام کشف شد. با این حال جنگ جهانی مانع توسعة این تولید نفت شد. از نیمة دهة 1940 م به بعد یک رشته منابع دیگر در این کشور کشف شد. تولید نفت خام سعودی توسط شرکت نفت عربستان – آمریکا آرامکو صورت می گیرد که بصورت اشتراک تحت مالکیت استاندارد اویل کالیفرنیا (30 درصد), استاندارد اویل نیوجرسی (30 درصد) تگزاکو (30 درصد) و موبیل (10 درصد) قرار دارد. در سال 1971 م نفت خام از 9 حوزة ساحلی یعنی ابقیق, ابوحدریه, بری, دمام, فاضلی, غوار, خریز, خورسانیه و القطیف و چهار حوزه دور از ساحل ابوصفه, منیفه , مرجان و سفانیه تولید می شد. بخش عمدة تولیدات نفت خام عربستان از طریق یک خط لوله از حوزه های نفتی به پایانه بزرگ نفتی در رأس تنوره منتقل می شود؛ اما مقداری از طریق خط لوله زیردریایی به بحرین حمل و در آنجا تصفیه می گردد. بخش دیگری از تولیدات نفت توسط خط لوله سراسری عربستان به ساحل مدیترانه صیدا منتقل می شود.بزرگترین پالایشگاه عربستان سعودی با ظرفیت سالانه 18 میلیون تن در رأس تنوره واقع شده و در مالکیت آرامکو قرار دارد. یک پالایشگاه بسیار کوچکتر نیز توسط شرکت ملی نفت عربستان پترومین مشغول به کار می باشد این شرکت برنامه ریزی لازم برای احداث پالایشگاه دیگری در ریاض را در دست اقدام دارد. پترومین بازار داخلی تولید نفت را در دست دارد و از منافع تولید کود نیز بهره می برد. اخیرا اکتشاف در مناطق خارج از قلمرو شرکت آرامکو, توسط شرکتهای خارجی انجام می شود؛ فعالیتهای اخیر در امتداد ساحل دریای سرخ گویای آن است که احتمالا در این منطقه منابع نفت نیز وجود دارد. نظر به اینکه عربستان سعودی خط تاس زیادی با آب دریا دارد لذا بیشترین تأسیسات ساحلی را دارا می باشد.بدون شک معروفترین خط لوله در خاورمیانه خط لولة سراسری عربستان است که حوزه های نفتی عربستان را به دریای مدیترانه متصل می کند این خط لوله در سال 1950 م یعنی زمان احداث آن با 1600 کیلومتر طول و 2/76 تا 7/78  سانتی متر قطر و با وجود شش تلمبه خانه در امتداد مسیر خود, بزرگترین خط لوله جهان بود و 80 میلیون پوند صرف هزینه احداث آن شد. ظرفیت اولیه این خط لوله 15 میلیون تن در سال بود, اما بعدها تا 25 میلیون تن در سال افزایش یافت و این مقدار نشانگر حدود یک نهم تولید جاری عربستان سعودی را شامل می شود.بطور کلی نفت این کشور در تأمین نیازهای داخلی و صادرات آن بعنوان مهمترین منبع درآمد دارای نقش بسیار مهم و تعیین کننده می باشد.

منابع معدنی

عربستان سعودی از نظر منابع معدنی غنی می باشد ولی بهره برداری از این منابع به علت تأکید بر بخش نفت و گاز مورد غفلت قرار گرفته است. علت دیگر عدم اهتمام به منابع موجود, دور بودن محل بسیاری از آنها است. از آنجا که منابع قابل توجهی از طلا, نقره, سنگ آهن, مس, فسفات, اورانیوم, هیدروکسید آلومینیوم, ذغال سنگ, تونکستن, سرب و روی در عربستان موجود می باشد, دولت این کشور علاقمند است که اقتصاد را از اتکای به نفت دور نماید و فرصتهای شغلی دیگری را برای اتباع عربستان بهبود بخشد.

آب وکشاورزی

یکی از مشکلات کشور عربستان, مسئله کمبود آب می باشد, که این امر دولت را برای تأمین آب آشامیدنی مردم و آب قابل استفاده برای کشاورزی با مشکلاتی مواجه کرده است. قسمت اعظم خاک کشور از صحراهای شنزار و لم یزرع تشکیل شده است که به هیچ وجه قابل کشت و بهره وری نیستند. اما در سواحل دریای سرخ و خلیج فارس قسمتهائی وجود دارد که در اثر بارندگی موسمی جویبارهائی بوجود آمده و در بعضی نقاط دیگر نیز با حفر چاه زمینهائی را قابل کشت کرده اند.دولت پس از تأسیس وزارت کشاورزی و آب؛ ((وظیفه تأمین آب آشامیدنی مردم؛ آب قابل استفاده برای کشاورزی, توسعه نواحی زیرکشت و رسیدگی به وضع کشاورزان)) را بر عهده دارد. به همین دلیل واحدهای کشاورزی متعددی تأسیس نموده که وظیفه این واحدها راهنمائی کشاورزان و دادن کود و ماشین آلات به آنها می باشد وزارت کشاورزی طرحهایی را در دست اقدام دارد که مهمترین آنها عبارتند از؛ احیای صحرای شمال, اسکان عشایر خانه بدوش, آبیاری و زه کشی در احساء, بهبود آبیاری و زه کشی در قطیف, توزیع اراضی بایر, جلوگیری از حرکت شن و ماسه در احساء و سدسازی در عربستان.

دامداری

همراه با گسترش و تنوع کشاورزی در سراسر عربستان, دامداری, شبانی دچار بحران شدیدی خواهد شد. این امر ممکن است بجز منافعی که در آینده از بیشتر قسمتهای عربستان به دست خواهد آمد بر گرایشهای سنتی و عزت نفس مردم صحرانشین و بومی نیز تأثیری عمیق داشته باشد.در شمال عربستان دامداری در اثر دو تحول بلند مدت دچار بحران شده است. (( عبدالعزیز بین سعود)) به دلایل سیاسی و مذهبی, یکجانشین کردن عشایر در جوامع کشاورزی را بسیار زود – یعنی در اوایل قرن بیستم – آغاز کرد و پس از او این سیاست از سوی جانشینان وی ادامه یافت.توسعة زمینهای قابل کشت یک عامل فشار است. زیرا زمینهای کشاورزی در بخشهایی توسعه می یابد که چراگاههای مناسب وجود داشته باشد. و از این مهمتر سیاستهای دولت, در مورد کنترل عشایر باقیمانده و تأمین منابع آب دائمی برای آنان است. چراگاههای اطراف منابع آبی دائم, تا چندین کیلومتر بکلی از بین رفته است و امروزه علوفه را باید از خارج کشور وارد کنند. همچنین چراگاههای دورتر در اثر استفاده بی رویه در معرض خطر نابودی قرار گرفته اند. زیرا انتقال آسان آب و آذوقه به وسیله کامیون و زندگی چادرنشینی صنعتی در میان بعضی گروهها این امر را تشدید می کند.

جهانگردی

جهانگردی در عربستان به سه بخش عمده تقسیم می شود:

جهانگردان داخلی

بازدیدکنندگان تجاری

شرکت کنندگان در مراسم زیارت و مناسک حج

دولت عربستان سعودی از طریق وزارت حج و اوقاف کلیه امور مربوط به حجاج را سرپرستی و رسیدگی می نماید.لازم به تذکر است که اگرچه عربستان سعودی کشوری است در مراحل اولیه رشد و توسعه و در بسیاری از موارد در امور اجرایی مواجه با اشکالات است اما امور مربوط به حج و رسیدگی بوضع حجاج را به شکل مطلوبی انجام می دهد, زیرا با توجه باینکه هر سال متجاوز از چند صد هزار نفر برای انجام مناسک حج و زیارت باین کشور سفر می کنند, در تمام شبانه روز مأمورین مربوطه ضمن آشنائی بوظایف خاص خود با دقت و سرعت در تمام مراحل موجبات تسهیل انجام مناسک حجم و سایر اعمال زیارتی را جهت رفاه و آسایش حجاج فراهم می کنند.وزارت حج و اوقاف این کشور بتدریج اقدامات لازم را برای احداث بناهای مورد احتیاج و فراهم نمودن سایر وسایل موردنیاز انجام می دهد. از جمله کارهائی که در این زمینه انجام شده تأسیس سه مرکز نمونه برای حجاج است که دو مرکز در جده و یکی در بندر ینبع واقع است. این مراکز را اصطلاحا شهر حجاح (مدینه الحجاج) می نامند. این شهرها شامل مراکز و ساختمانهائی است که وسایل موردنیاز حجاج در آنها دایر شده است. از مراکز موجود در جده یکی در کنار فرودگاه جده و دیگری در کنار بندر جده ایجاد شده و محل اقامت حجاجی است که با هواپیما و یا کشتی مسافرت می کنند.دولت عربستان درآمد سالیانه خود را از محل عوارضی که کلیه حجاج می پردازند تأمین می کند, به این معنی که کلیه حجاح مبلغ 84 ریال سعودی بابت عوارض ورود باید بپردازند. علاوه بر مبلغ فوق 35 ریال سعودی بابت هزینه رفت و آمد به عرفات, 300 ریال بابت چادر, 25/11 ریال بابت رفت و آمد به مکه و جده 25/1 101 ریال بابت هزینه رفت و برگشت به مدینه با اتومبیل از کلیه حجاج دریافت می شود.

ملاحظات علمی

طی سنین4تا6سال کودکان



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۱:۵۳
postez postez

gl/l (1127)

فرهنگ و مدیریت استراتژیک

علم مدیریت استراتژیک گرچه به لحاظ متاثربودن از شخصیت فردی مدیران به عنوان یک فن نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما با این‌حال پرورش، شناخت و به کارگیری آن نیازمند شاخهٔ بسیار کارآمدی از علم مدیریت است که تحت عنوان مدیریت استراتژیک در سازمان شناخته می‌گردد.

در این مقاله با ایده‌های نویسنده پیرامون ضرورت و چگونگی استراتژیک‌نمودن مدیریت فرهنگی کشور آشنا می‌شوید. علم مدیریت استراتژیک گرچه به لحاظ متاثربودن از شخصیت فردی مدیران به عنوان یک فن نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما با این‌حال پرورش، شناخت و به کارگیری آن نیازمند شاخهٔ بسیار کارآمدی از علم مدیریت است که تحت عنوان مدیریت استراتژیک در سازمان شناخته می‌گردد.

یک تفاوت اساسی میان نظام فرهنگی کشور ما با سایر کشورها وجود دارد که کار ساماندهی فرهنگ را مقوله‌ای سهل و ممتنع می‌نماید و آن این است که در بسیاری از کشورها فرهنگ (عمومی، تاریخی و دینی) در خدمت موفقیتهای سیاسی و اقتصادی قرار می‌گیرد، در حالیکه در نظام اسلامی‌ ما همهٔ سازمانها و امکانات و توانمندیها در راستای یک هدف ایدئولوژیک و فرهنگی تعریف شده‌اند.

بنابراین قرار است که همهٔ سازمانها و نهادها برای رسیدن به آن ایدهٔ بزرگ فرهنگی و در راستای تحقق آن گام بردارند که موجب و موجد مزایای فراوانی خواهد بود اما از طرفی این امر باعث گسست برنامه‌‌ریزی فرهنگی در اثر عواملی چون: مشابهت، تعارض، تضاد، نیمه‌کارگی، یکدست‌نبودن، خارج از محدوده‌گی، دست‌به‌دست‌کردن، تشریفاتی‌شدن، تظاهرگرائی و غیره گردیده است. سازمانها و نهادهای بسیاری هستند که بستگی به موقعیت و شرایط، خود را در امور فرهنگی همه‌کاره یا هیچ‌کاره می‌دانند. در پیروزیها و موفقیتها شریک می‌شوند و در کوتاهیها و اشتباهات پای خود را کنار کشیده و سلب مسئولیت می‌کنند. به نظر می‌رسد که بررسی و تطبیق و هماهنگی وظایف نهادها و سازمانهای فرهنگی یا چند‌بعدی در زمرهٔ اقدامات اساسی برای توسعهٔ همه‌جانبه و دستیابی به اهداف کلان است. و اما آنچه به عنوان مدیریت استراتژیک جای خود را در همهٔ سازمانهای دولتی و خصوصی کشورهای صنعتی و فراصنعتی بازنموده و راه کامیابیهای بزرگ ملّی را برای آنها هموار نموده است در کشورهای در حال رشد و از جمله ایران ما، با گامهای کوتاه و نامطمئن در حال پیش‌آمدن است. البته این مساله در مورد نهادهای دولتی به ویژه در زمینه‌های صنعتی، تجاری و خدماتی و علی‌الخصوص سازمانهای فرهنگی مصداق کاملاً بارزی دارد.

در این مقاله با ایده‌های نویسنده پیرامون ضرورت و چگونگی استراتژیک‌نمودن مدیریت فرهنگی کشور آشنا می‌شوید. علم مدیریت استراتژیک گرچه به لحاظ متاثربودن از شخصیت فردی مدیران به عنوان یک فن نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما با این‌حال پرورش، شناخت و به کارگیری آن نیازمند شاخهٔ بسیار کارآمدی از علم مدیریت است که تحت عنوان مدیریت استراتژیک در سازمان شناخته می‌گردد.

● جایگاه مدیریت استراتژیک

استراتژی (strategy) در اصل یک اصطلاح نظامی به معنای سنجیدن موقعیت خود و حریف و طرح نقشه برای روبروشدن با او در مناسبترین وضع است.[۱] اما به تدریج این اصطلاح یا به عبارتی فن نظامی، جایگاه مهمی در رهبری و مدیریت سیاسی و سپس اقتصادی پیدا کرد. در یک معنای ساده، استراتژی یعنی روش کلی برای رسیدن به هدف کلی.

در جهان معاصر، مدیریت استراتژیک (strategic management) یکی از شاخه‌های مهم و راهگشا در حوزهٔ مدیریت و رهبری قلمداد می‌شود. البته ورود این دانش و فن به کشور ما سابقهٔ زیادی ندارد اما استقبال رو به رشد برخی از مدیران ـ به‌ویژه مدیران بخش خصوصی ـ از این دانش و فن، نشان‌دهندهٔ ثمرات کاملاً ملموس و قابل‌بهره‌برداری از دانش مزبور می‌باشد. تاکنون تعاریف مختلفی از مدیریت استراتژیک ارائه شده، برخی گفته‌اند: مدیریت استراتژیک، مجموعهٔ تصمیم‌ها و اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلندمدت یک دستگاه را تعیین می‌کند؛ اما به نظر می‌رسد کاربرد این نوع از مدیریت فراتر از تعریف فوق باشد. هم‌اکنون، به‌ویژه در کشورهای توسعه‌یافته، مدیریت استراتژیک تا آنجا تکامل یافته است که نخستین ارزش و اولویت آن، کمک به یک سازمان برای فعالیت موفق در یک محیط پیچیده و پویا می‌باشد. امروزه بسیاری از سازمانها و حتی دولتها از این مدیریت به عنوان ابزاری توانا برای ایجاد و هدایت تغییرات مورد‌نظر و یا مقابله با بحرانهای مخاطر‌ه‌آمیز استفاده می‌کنند. صرف‌نظر از مدوّن‌شدن یا نشدن و به عبارتی دیگر رسمی یا غیررسمی‌بودن [فرموله‌کردن] عملیات استراتژیک در یک سازمان، تحقیقات نشان‌ داده است که عملکرد سازمانهایی که به مدیریت استراتژیک توجه دارند، به مراتب موفق‌تر از سازمانهای مشابهی بوده است که بدان بی‌توجه بوده‌اند.

«یاری‌های آقای [اندرو] گٍرو به اندیشهٔ مدیریت، در زمینهٔ نشان‌دادن راهی تازه برای سنجش لحظه‌های کابوس‌گونه‌ای است که هر رهبری را به هراس وا‌می‌دارند. لحظه‌ای که دگرگونیهای گسترده رخ می‌دهند و بر همهٔ بخشها اثر می‌گذارند، پیروزی‌های دیروز بر باد می‌روند و با پیدایش یک دگرگونی پیش‌بینی‌نشده، همه ‌چیز با شتاب نابود می‌گردد. گٍرو، این‌گونه لحظه‌ها را نقطهٔ چرخش استراتژیک نام نهاده است (پیشامدهایی که خود بسیاری از آنها را از سر گذرانده است.) با این‌وصف، چنین رخدادی در دست رهبران هوشیار، مانند تک خالی کارآمد است. به‌کارگیری درست این فرصت، می‌تواند، همچون نیرویی مثبت، ما را در زمرهٔ برندگان و نیرومندتر از پیش درآورد.»

بنابراین، قابل ملاحظه است که این نوع از مدیریت، یک سازمان را برای مواجهه با محیط پیچیدهٔ خارجی‌ و حتی داخلی، آماده می‌کند و توانمندی سازمانی ـ و رهبری ـ امکان پاسخگویی به تهدیدها و فرصت‌های پیش‌بینی‌شده را به‌وجود می‌آورد.

به‌رغم آنکه مدیریت استراتژیک یک دانش مهم به شمار می‌رود، یک فن و مهارت نیز قلمداد می‌شود که تنها مدیران مستعد و خلاّق و یا به عبارتی دارندگان بینش استراتژیک، از امکان بهره‌گیری از آن برخوردار می‌گردند که ما از آنان به مدیران استراتژی‌ساز تعبیر می‌کنیم.

● چرا فرهنگ؟

چنانکه اشاره شد، از دانش مدیریت استراتژیک، عمدتاً سازمانهای نظامی، سیاسی و اقتصادی بهره‌گیری می‌کنند و سابقه و میزان استفاده از این نوع مدیریت در بخش فرهنگی به ویژه در کشورهای توسعه‌نیافته، بسیار اندک و ناچیز است. کشور ما، به‌ویژه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، که حقیقتاً یک انقلاب عظیم فرهنگی بود، صرف‌نظر از موفقیتهای چشم‌گیر در حوزهٔ فرهنگ و امدادهای الهی یاری‌بخش به ملت و مسئولان در این مسیر، همواره با بحرانهای فرهنگی متعددی روبرو بوده است. این چالشها را باید عمدتاً ناشی از ورود تهاجم‌آمیز فرهنگ غربی و فقدان یک نظام مدیریت کارآمد و برنامه‌ریزی جامع و هدفمند دانست که همچنان ما را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است؛ به‌طوری‌که باید اذعان کرد فقدان یک مدیریت و رهبری کارآمد، زمینهٔ استفادهٔ انقلاب اسلامی از فرصت‌های طلایی در حوزه‌های فرهنگی را به شدت کاهش داده و هم‌اکنون ما را در قبال بسیاری از معضلات فرهنگی منفعل ساخته است. نخبگان فکری کشور به روشنی می‌دانند که بی‌توجهی به توسعهٔ فرهنگی، کشور را از دست‌یابی به موقعیتهای مطلوب اقتصادی نیز بی‌نصیب خواهد ساخت. لذا در پاسخ به این پرسش که در توسعهٔ ایران، کدامیک از این دو حوزه، یعنی اقتصاد و فرهنگ، مقدم است؟ باید گفت، با اندک شناختی از مسائل کلان کشور، توسعهٔ فرهنگی بر توسعهٔ اقتصادی مقدم خواهد بود.

در ابتدا، پرسش اصلی این مقاله آن است که چرا باید از مدیریت استراتژیک در حوزهٔ فرهنگ استفاده شود؟ به نظر می‌رسد، پاسخ روشن است؛ چرا که در سالهای اخیر، برای بسیاری از کارشناسان روشن شد که مدیریت سنتی و اتخاذ تدابیر غیرعلمی در سازمانهای فرهنگی، دیگر قادر به حل مشکلات نخواهد بود و استمرار غفلت نسبت به برخی مشکلات و مسائل فرهنگی، پیامدهای غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت. لذا وضعیت فرهنگی حاضر و گمانه‌زنیهای کارشناسان دربارهٔ آینده، به‌ویژه با توجه به روند مخاطره‌آمیز جهانی‌شدن در قبال فرهنگ دینی و ملی، ایجاب می‌کند که مجموعهٔ دستگاههای فرهنگی نظام، تحت یک رهبری واحد، به شکل جدیدی تفکر و اقدام کنند. در این شکل جدید، مدیریت استراتژیک، به مفهوم تلاشهای سازمان‌یافته برای اتخاذ تصمیمات و اقدامات شایسته، از بهترین گزینه‌های پیش رو به شمار می‌رود. تردیدی نیست که بهره‌گیری صحیح از دانش و فن مدیریت استراتژیک، می‌تواند علاوه بر ایجاد امکان مصونیت و پیشگیری، موقعیت ما را در قبال تهدیدات بالقوه و بالفعل و چالش‌های حاضر و آینده، از انفعال خارج نموده و به حالت فعال و نوآور تبدیل سازد. پرسش دوم این کوتاه نوشته، این است که برای آغاز یک عملیات استراتژیک در حوزهٔ فرهنگ، چه فرایندی قابل ترسیم است؟ در ادامه، مطالب را بر روی پاسخ به پرسش دوم متمرکز خواهیم کرد.

۱. اعتقاد به ایجاد تحول و نوآوری

تا زمانی‌که در ستاد مدیریت یک سازمان فرهنگی طرز تفکر خلاّق و نوآور ظهور نکند و مدیران ارشد آن سازمان خود را نیازمند به یک تحول نبینند، امید به بهبود شرایط و ایجاد تغییر به وجود نخواهد آمد. البته معمولاً در سازمانهای دولتی که عنصر «ثمربخشی» به صورت دقیق در برنامه‌ها مورد مطالبه قرار نمی‌گیرد، انگیزه برای تغییر کمتر مشاهده می‌شود و همواره نوعی خودرضایتی در مدیران وجود دارد؛ اما در موسسات خصوصی که بقا و دوام موسسه منوط به ثمربخشی و دست‌یابی به نقطهٔ مطلوب است، انگیزه و نیاز به تحول و نوآوری در میان مدیران ارشد کاملاً مشهود می‌باشد. از آنجا که هم‌اکنون بخشهای سرنوشت‌سازی از امور فرهنگی کشور در اختیار سازمانهای دولتی یا وابسته به بودجهٔ عمومی کشور است، باید ایجاد انگیزه و اعتقاد در مدیران ارشد جهت ایجاد تحول و نوآوری به عنوان نخستین گام در عملیات استراتژیک مورد توجه قرار گیرد.

2. بررسی محیطی (محیط داخلی و خارجی)

باید دانست بررسی این مساله که محیط داخلی مقدم است یا محیط خارجی، خود نیازمند تامل بسیاری می‌باشد. از یک سو بررسی محیط خارجی، نگاه به محیط داخلی را جهت می‌دهد و از سوی دیگر بررسی حوزه داخلی، زمینهٔ شناخت صحیح جهت مواجهه با محیط بیرونی را در حد استطاعت بالقوه و بالفعل یک سازمان، میسر می‌سازد. در هر حال، صرف‌نظر از تقدم و تاخّر منطقی، ما ابتدا از بررسی محیط داخلی آغاز می‌کنیم.

▪ الف: بررسی محیط داخلی

در یک عملیات استراتژیک، شناخت دقیق وضع فعلی سازمان، نقش تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت. مطالعه و آگاهی از رسالت، اهداف، وظایف، ساختار، منابع انسانی و مالی، امکانات، ظرفیت و پتانسیل بالقوه و بالفعل و در مجموع شناخت نقاط ضعف و قوت یک سازمان در این بررسی حائز اهمیت فراوان است. هم‌اکنون در بسیاری از موسسات دولتی و خصوصی مدیران از شناختی بسیار سطحی و غیردقیق نسبت به محیط داخلی خود برخوردارند، و این عدم شناخت، امکان اتخاذ تصمیمات صحیح و به‌موقع را از آنان سلب کرده است. در یک سازمان، علاوه بر مدیران، مجموعهٔ پرسنل نیز باید از مراتبی از شناخت محیط داخلی برخوردار گردند. این اطلاعات آنان را در انجام وظایف محوله یاری خواهد رساند.

▪ ب: بررسی محیط خارجی

اصولاً تعریف و ترسیم قلمروی محیط خارجی یک سازمان به اهداف و وظایف آن وابسته است. برای اغلب موسسات فرهنگی شناخت به‌روز و عمیق مخاطبان و به عبارتی مخاطب‌شناسی‌ای که در بردارندهٔ درک مختصات و نیازها و انتظارات آنان (مخاطبان) باشد، حائز اولویت است. نباید فراموش کرد که در یک عملیات استراتژیک، جهت‌دهی به نیازهای مخاطبان نیز منوط به شناخت دقیق مخاطب خواهد بود. علاوه‌ بر روان‌شناسی مخاطب، جامعه‌شناسی مخاطب نیز در یک بررسی کارآمد ضروری به نظر می‌رسد. این‌که مخاطب در چه جامعه و یا چه مختصاتی و پیشینه‌ای زندگی می‌کند، نباید از دستور بررسی خارج شود. تحقیقاً یکی از مشکلات مزمن اغلب موسسات فرهنگی در ایران عدم توجه به مخاطب‌‌شناسی روزآمد یا مواجههٔ نهانی با این مقوله می‌باشد.

در این بحث شناخت رقبا، پس از مخاطب‌شناسی، از اولویت خاصی برخوردار است. گرچه در موسسات فرهنگی لزوماً وجود رقبا متصور نیست، اما رقیب می‌تواند هم به معنای مثبت به عنوان یک محور رقابتی و هم به معنای منفی به عنوان یک تهدید مورد توجه موسسات فرهنگی قرار گیرد.

علاوه بر این بررسی محیط خارجی یک سازمان فرهنگی، به تناسب وظایف آن گسترش می‌یابد. همچنین شناخت مقررات و ضوابط موضوعهٔ سازمانهای دولتی و خصوصی و تاثیر این مقررات بر فعالیتهای سازمان و نیز حوادث احتمالی در داخل و خارج کشور ـ اعم از سیاسی، اقتصادی و‌. . . جزء بررسی‌های محیط خارجی یک سازمان می‌باشد.

باید توجه داشت که اصولاً کسب و پردازش دقیق اطلاعات متناسب با ماموریت یک سازمان از محیط داخلی و خارجی، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.

۳. تعیین چشم‌انداز کارآمد یا نقاط مطلوب

وجود چشم‌انداز یا نقاط مطلوب، به صورت حقیقی و نه تشریفاتی، گام بعدی در ایجاد زمینه برای یک عملیات استراتژیک به شمار می‌رود. لازمهٔ ترسیم چشم‌انداز، شفاف‌سازی ماموریت اصلی (رسالت)، اهداف و وظایف است. یکی از معضلات اساسی در موسسات فرهنگی ما، برخورد تشریفاتی با این مقوله می‌باشد. بخش قابل توجهی از موسسات فرهنگی کشور دارای رسالت، اهداف و وظایف مبهم و حتی بعضاً متناقض و متداخل و یا دست‌نیافتنی و شعاری هستند. در این میان، بازخوانی اهداف و تقسیم آن به دو بخش اهداف کلان و عملیاتی حائز اهمیت است. اهداف دقیقاً عبارت از آن ‌چیزهایی است که سازمان خواستار دست‌یابی به آن می‌باشد.

چشم انداز، فراتر از اهداف، نقاط عالی و مطلوب را به صورت ایده‌ال و معمولاً درازمدت مشخص می‌کند. چشم‌انداز که بهتر است توأمان به صورت کمی و کیفی ترسیم شود، از سویی قوهٔ محرکه و از دیگر سو دورنما و محصول نهایی و موفق یک سازمان را در یک دورهٔ زمانی معین روشن می‌کند. چشم‌انداز باید کاملاً مبتنی بر رسالت، اهداف و وظایف یک سازمان ترسیم شود.

۴. توانمند سازی سازمان (ایجاد ظرفیت)

توانمندسازی سازمان باید در دو مرحلهٔ زمانی مورد عنایت قرار گیرد. یکی در مرحلهٔ پیش از تدوین برنامهٔ استراتژیک، به صورت عمومی و دیگری پس از تدوین برنامه و تعیین تاکتیک، به صورت تخصصی.

پس از روشن‌شدن رسالت، اهداف، وظایف و چشم‌انداز باید استطاعت و ظرفیت بالفعل و بالقوه مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد. در این مرحله، انطباق منابع، امکانات، ساختار سازمانی و . . . و ایجاد و توسعهٔ ظرفیت کافی برای تحقق اهداف و دست‌یابی به چشم‌انداز، مورد توجه مدیریت استراتژیک خواهد بود.

برای مثال، در ساماندهی منابع انسانی و اصلاح فرایند جذب و گزینش نیرو، ترسیم یک ساختار سازمانی متناسب، ساماندهی به امکانات و‌ . . . در زمره جزو اولویت‌های توانمندساز قرار می‌گیرد. البته چنانکه اشاره شد، پس از تدوین برنامه و تعیین تاکتیک نیز مرحلهٔ جدیدی از توانمندسازی مورد توجه قرار خواهد گرفت. در حال حاضر منابع انسانی بسیاری از موسسات فرهنگی از جهت ترغیب، کیفیت و نیز چینش و نحوهٔ بهره‌برداری، با ماموریتهای محوله ناسازگار است و یا ساختار سازمانی غیرعلمی آنها اصولاً امکان اجرای یک عملیات استراتژیک را از آنها سلب می‌نماید.

۵. استراتژی‌سازی

اکنون به مهم‌ترین مرحله در یک عملیات فرهنگی استراتژیک رسیدیم که همان تعیین استراتژی به معنای تعیین راه دست‌یابی به اهداف کلان و عملیاتی سازمان می‌باشد.

اگر تمامی مراحل پیش‌گفته به دقت و به صورت علمی محقق شده باشد، پس از آن یک مدیر مستعد و خلاق قدرت استراتژی‌سازی را خواهد داشت. در برخی سازمانهای‌ فرهنگی، میان سیاست و استراتژی خلط می‌شود. سیاست در واقع رویکرد یک سازمان به نحوهٔ تحقق اهداف است، اما استراتژی مسیر دست‌یابی به اهداف را مشخص می‌کند. باید توجه داشت که در یک سازمان می‌توان به انواع استراتژیها اشاره کرد: استراتژیهای دفاعی، تهاجمی، بازدارنده، موضوع محور، مساله محور، تعیین استراتژی در موقعیت اضطراری و اورژانسی و یا در موقعیت ثبات و طبیعی و غیره.

۶. تدوین برنامهٔ استراتژیک

برنامه‌ریزی استراتژیک را می‌توان تلاشی منظم یا زمانبندی‌شده و سازمان‌یافته جهت مبادرت به اجرای عملیات استراتژیک که دربردارندهٔ نحوهٔ تحقق استراتژی‌ها است تعریف کرد.[۶] در واقع یک برنامه‌ریزی صحیح به ما امکان می‌دهد با یک ملاحظهٔ منسجم و جامع‌نگر نسبت به تمامی امکانات مادی و معنوی یک سازمان و بسیج آنها جهت پیشبرد استراتژیهایی که ما را به دست‌یابی به اهداف رهنمون خواهد ساخت گام برداریم. اصولاً یک برنامهٔ استراتژیک نمی‌تواند بدون اجرای مراحل پیشینی که به آنها اشاره شد، تدوین گردد. از ویژگیهای ذاتی این برنامه، ترتیب منطقی مراحل، هماهنگی عناصر سازمانی و تعریف جایگاه و نقش هریک و نیز زمان‌بندی و توزیع دقیق منابع است.

برنامه می‌تواند به صورت کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت تهیه شود. ولی در سازمان فرهنگی به اقتضای ماموریت کلان، تدوین برنامه‌های درازمدت کارساز خواهد بود. معمولاً در هر برنامه‌ای مکانیزم کنترل و نظارت و شناسایی به‌موقع موانع و رفع آن نیز پیش‌بینی می‌شود؛ چرا که منظورشدن ضمانتهای لازم برای اجرای برنامه در عملیات استراتژیک هیچگاه مورد غفلت نخواهد بود.

۷. تعیین تاکتیک

علاوه بر برنامه، در یک عملیات استراتژیک نیازمند تاکتیک‌های روزآمد می‌باشیم. گرچه تاکتیک عمدتاً به‌عنوان یک اصطلاح نظامی به کار رفته، اما درواقع در این نوع از عملیات مکمل ضروری برنامه قلمداد می‌شود. برخی تاکتیک را روش‌گذار از هریک از مرحله‌ها و یا موانع تعریف کرده‌اند؛ چنانکه در جنگ، گرفتن تپهٔ معینی اهمیت تاکتیکی دارد و یا در سیاست، به جلب‌کردن نظر یک طیف خاص در انتخابات و یا به‌کاربستن شگردهای خاص برای مواجهه با رقیب تاکتیک گفته می‌شود.[۷] در عین حال، تاکتیک را باید اجمالاً به شگردها و روشهای خاص برای پیشبرد برنامهٔ استراتژیک با مقتضیات زمان و محیط تعریف کرد که عمدتاً پس از تدوین برنامه مورد توجه استراتژیستها قرار می‌گیرد. برای نمونه، تاکتیکهایی که می‌تواند در برنامهٔ جامع و استراتژیک تولید علم و نظریه‌پردازی مورد توجه ما قرار گیرد، قابل ذکر می‌باشد.

۸. اجرای برنامه (آغاز عملیات)

پس از تدوین برنامه، عملیات آغاز می‌شود. گرچه معمولاً سازمانی که تا این مرحله با موفقیت پیش رفته، شانس زیادی برای اجرای موفقیت‌آمیز برنامه خود خواهد داشت، اما نباید فراموش کرد که بسیاری از سازمانهای فرهنگی پس از تدوین برنامه و صرف زمان و بودجهٔ درخور توجه در این امر، بی‌توجه به برنامه، همان روش سنتی گذشته را که به آن عادت کرده‌اند، پیش می‌گیرند و از پایبندی به برنامه سرباز می‌زنند. اجرای صحیح برنامه به عوامل متعددی وابسته است که در مراحل پیش‌گفته به آن پرداخته شد. کمترین غفلت از هریک از عوامل مزبور می‌تواند اجرای برنامه را با اختلال مواجه نماید. در سازمانهای فرهنگی کشور ما، اجرای عملیات استراتژیک، به جهت موانع بسیاری که در پیش رو دارد، بیشتر به یک انقلاب می‌ماند که عزم و ارادهٔ راسخ مسئولان و مردم را می‌طلبد. در حال حاضر، بازسازی شورای محترم عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مدیریت کلان امور فرهنگی کشور گام نخست در زمینه‌سازی برای یک عملیات استراتژیک فرهنگی بزرگ خواهد بود. در واقع، بهانه قراردادن فقدان بودجه و امکانات برای به تعویق انداختن ساماندهی امور فرهنگی کشور، نوعی فرار از واقعیت‌ها تلقی می‌گردد؛ چرا که نگارنده معتقد است در صورتی‌که بودجه و امکانات کشور براساس اولویت‌ها ساماندهی شود، امکان ایجاد تحولات بزرگ همواره وجود خواهد داشت.

مدیریت ریسک استراتژیک

ریسکهای استراتژیک می‌تواند بطور جدی استراتژی یک سازمان تجارتی و یا حتی وجود خود سازمان را به مخاطره اندازد.

در این مقاله سعی شده ریسکهای استراتژیک که می‌تواند بطور جدی استراتژی یک سازمان تجارتی و یا حتی وجود خود سازمان را به مخاطره اندازد مورد بحث و مداقه قرار گیرد. این ریسک‌ها فقط شامل ریسک‌های تجارتی مثل تصمیم به اجرای یک استراتژی سرمایه‌گذاری مهم، بازاریابی و یا حتی تولید محصول جدید نیست، بلکه ریسک‌های واقعی مثل وقوع سانحه مهم در سازمان، آلودگی محیط‌زیست و حتی جاسوسی صنعتی را نیز دربرمی‌گیرد، ضمناً وظیفه مدیران را در این گونه مواقع و استانداردهای لازم مثل ISO ۹۰۰۰ و نهایتاً یک چارچوب استراتژیک برای مدیریت ریسک را نیز مشخص می‌کند. از طریق مدیریت صحیح می‌توان وقوع سوانح و خطرات احتمالی و ریسک وابسته به آن را طوری کنترل کرد که هم احتمال وقوع و هم در مواقع لزوم اثرات واقعی خرابی‌ها و ضررهای ناشی از آن را کاهش داد. امروزه اکثر سازمانهای بزرگ و متوسط دنیا بطور نسبی اقدام به ارزیابی ریسک‌های وابسته به صنعت خود می‌کنند. در جمهوری اسلامی ایران مدیریت ریسک باید جزئی از برنامه رشد و شکوفایی شرکتها باشد و بدین‌جهت ما در این مقاله سعی می‌کنیم ریسک را در رده استراتژیک مورد مطالعه قرار دهیم.

سوانح و ریسک‌های وابسته به آن برای یک سازمان

سوانح و خطرات، وسایل، شرایط با فعالیت‌هایی هستند که قابلیت ایجاد ضرر برای سازمان را دارند. سوانح و خطرات می‌توانند خودر ا برای یک سازمان بصورت‌های مختلف نشان دهند. یک سازمان ممکن است بوسیله مجموعه‌ای از اتفاقات کوچک و یا یک اتفاق بزرگ مورد آسیب قرار گیرد. این ضررها ممکن است راجع به سلامت کارکنان، ماشین‌آلات، وسایل یا کل تأسیسات یک کارخانه، محیط‌زیست، محصول و یا دارایی‌های مالی باشد و نیز می‌تواند شامل دارایی‌های غیرمشهود مثل لطمه زدن به اعتبار و پرستیژ یک سازمان باشد.اثرات این ضررها ممکن است باعث وقفه در امر فعالیت تجاری، از بین رفتن موجودی انبار، از دست دادن اعتبار نزد مردم و مشتریان، بازار و روحیه در کارکنان باشد،‌و درنهایت تمام اینها بطور مستقیم و یا غیرمستقیم باعث ضررهای مالی برای سازمان خواهد شد. حتی در بدترین شرایط ممکن است به سازمان ضررهای هنگفتی بزند (مثل جریان شرکت «اوکسیدنتال» بعد از سانحه آتش‌سوزی «پایپرآلفا» که در سال ۱۹۸۸ در دریای شمال انگلیس اتفاق افتاد و شرکت «یونیون‌کارباید»، بعد از جریان نشت گازهای شیمیایی در بوپال در هندوستان و یا اصلاً سازمان را به کل نابود کند (مثل سقوط بانک اعتبارات و تجارت بین‌المللی “BCCT” در سال ۱۹۹۱، اختلاس در صندوق بازنشستگی «مکسول کامیونیکیشن کورپوریشن» و سقوط خود شرکت در سال ۱۹۹۲، شرکت «پولی‌پک» در سال ۱۹۹۳ و ریسک‌های مالی بانک «برینگ» شعبه سنگاپور در سال ۱۹۹۵ که اخیراً اتفاق افتاده است). در ایران نیز در سال ۱۳۷۴ شاهد دو مورد ریسک‌پذیری سازمانهای ایرانی بوده‌ایم. یکی، جریان اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی در بانک صادرات ایران، که منجر به محکومیت و اجرای حکم اعدام برای «فاضل خداداد» و حبس‌ابد برای دو متهم دیگر این پرونده شد. این مورد بخصوص، نه تنها در سطح بین‌المللی مطرح و از بعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران ضررهای هنگفتی به بار آورد، بلکه از سال ۱۳۷۱ نیز وقت مدیران بانک صادرات ایران را به نحوی به خود مشغول کرده بود. این اختلاس، از بعد معنوی، باعث تضعیف در روحیه کارکنان صندوق این بانک و از بعد مادی، باعث مفقود شدن بخشی از دارایی‌های بانک صادرات ایران گردید که هنور مورد ادعای این بانک می‌باشد. مورد دوم، مربوط به سقوط هواپیمای شرکت هواپیمایی آسمان بر فراز کوه‌های کرکس می‌باشد که اخیراً شاهد رأی دادگاه ویژه رسیدگی به پرونده هواپیمای فوکر ۲۸ این شرکت بودیم که علاوه بر دردسرهایی که برای مدیریت این سازمان ایجاد کرد، منجر به حکم پرداخت غرامتی به مبلغ ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار فرانک فرانسه (حدود یک میلیارد تومان) به ۶۰ نفر از قربانیان این سانحه گردید. این دو مورد و موارد مشابه دیگر، ریسک‌پذیری سازمانهای ایرانی را به وضوح نشان می‌دهد.

ریسک‌های واقعی و ریسکهای تجاری

در سخنرانی‌های عادی روزمره، معمولاً کلمه سانحه و ریسک به جای یکدیگر بکار برده می‌شود، ولی ریسک بیشتر از وجود فیزیکی یک سانحه است. ریسک شامل ابعاد احتمالی در معرض قرار گرفتن یک سانحه، تکرار و طول مدت سانحه است و احتمالات ریاضی و اتفاق افتادن یک واقعه خواسته یا ناخواسته را در نظر می‌گیرد. همچنین لازم است بین ریسک واقعی و ریسک تجاری تفاوت قائل شد و آنها را از یکدیگر متمایز کرد. ریسک واقعی معمولاً مربوط به سانحه‌ای می‌باشد مثلاً در امر بهداشت، ایمنی، محیط‌زیست و امنیت در محیط کار که بهترین راه برای کنترل اینگونه ریسک‌ها جلوگیری از وقوع چنین حوادثی است. ولی ریسک تجاری مربوط به بازرگانی، مالی و یا سرمایه‌گذاری می‌باشد که موفقیت در کنترل آن همیشه نسبی است و بستگی به کل اقتصاد، بازاری که در آن فعالیت می‌کنید و رقبای تجاری شما دارد.

ریسکهای وابسته و ریسکهای ناوابسته

ریسکهای سازمانی را به دو گروه دیگر نیز می‌توان تقسیم کرد. یکی ریسک‌هایی که مربوط به صنعت خاصی می‌باشند و دیگری ریسک‌هایی که اصلاً به صنعت خاصی مربوط نبوده، بلکه ریسکی است که کل بازار با آن مواجه است. مثلاً اگر نرخ سود بانکی در یک کشور بالا رود و یا در پول رایج یک مملکت، نسبت به ارزهای خارجی نوساناتی ایجاد شود، کلیه صنایع را دربرمی‌گیرد و فقط مختص به صنعت خاصی نخواهد بود. ولی اگر بطور مثال برای حفاظت از محیط‌زیست و افزایش لایه‌های اوزون در جو، محدودیتی در مورد استفاده از گازهای C.F.C ایجاد گردد، این محدودیت فقط برای صنایعی ایجاد دردسر خواهد کرد که در تولید محصولات خود از گاز C.F.C استفاده می‌کنند. مدیریت ریسک باید هر دو گروه از ریسک را به خوبی بشناسد و درصدد برطرف کردن آنها برآید.

ریسک‌های استراتژیک

بطور کلی، ریسکهای استراتژیک ریسکهایی هستند، که اگر اتفاق بیافتد، بطور جدی استراتژی تجاری شرکت و یا بنیان وجودی آنرا به خطر می‌اندازد. برمبنای این تعریف ریسکهای استراتژیک نه تنها شامل ریسکهای واقعی و تجاری می‌باشد، بلکه ریسکهای وابسته و ناوابسته را نیز دربرمی‌گیرد. از طرف دیگر این را نیز باید در نظر داشت که گاهی اوقات ریسکهای تجاری و ریسکهای واقعی بر روی هم اثر می‌گذارند. بطور مثال وقوع سانحه آتش‌سوزی یا انفجار در تأسیسات یک کارخانه نه تنها مانع فعالیت تجاری می‌شود و دارایی اصلی شرکت را از بین می‌برد، بلکه ممکن است سهامداران را نیز وادار به فروش سهام کند. تصمیم به ساخت یک کارخانه جدید محصولات پتروشیمی، نه تنها ریسک عمر مفید سرمایه‌گذاری را همراه دارد بلکه مطمئناً ریسک آلودگی و یا وقوع یک سانحه دلخراش را نیز در برخواهد داشت. یکی از مباحث مهم که می‌تواند به خوبی رابطه بین ریسک تجاری و ریسک واقعی را نشان دهد همین بحث «مدیریت کیفیت» است. این روزها بازار برای محصولات تولیدی، جهانی شده است و رقابت بین تولیدکنندگان چنان شدت گرفته است که هر کدام سعی می‌کنند با استفاده از فاکتورهای مختلف، مثل طراحی، مرغوبیت، تکنولوژی، قیمت و فراوانی کالا، به طریقی از رقیب خود پیشی گیرند. نشان دادن کیفیت عالی کالاها، وسیله‌ای شده است تا کارخانه بتواند در بازارهای داخلی و خارجی بر رقیب خود غلبه یابند. اگر سازمانی بتواند نشان دهد که تمام فعالیتها و فرآیندی که به کیفیت کالا کمک می‌کند مثل طراحی، تولید، بازاریابی، ایمنی، فروش، منابع انسانی و مالی در حداکثر کارآیی و اثربخشی که می‌کند. آنوقت می‌تواند ادعا کند که شانس بیشتری نیز برای موفقیت تجاری دارد. یکی از عوامل مهمی که به بهبود کیفیت کالا کمک می‌کند داشتن مدیریت موثر و کارا می‌باشد. بخشی از استانداردهای بین‌المللی ISO ۹۰۰۰ دقیقاً به ضرورت داشتن یک «سیستم مدیریت کیفیت» اشاره دارد و خیلی از سازمانها درخواست کرده‌اند تا مورد حسابرسی این سازمان قرار گیرند تا موفق به دریافت درک آن شوند. داشتن چنین مدرکی، فروش محصولات کارخانه را به مشتریانی که شرط اصلی خرید آنها داشتن این استاندارد بین‌المللی است آسانتر می‌کند. ولی باید در نظر داشت که ISO ۹۰۰۰ در این لحظه زمانی فقط مدرک تأیید در مورد رعایت «حداقل روشهای اجرائی مناسب» می‌دهد و به مسأله کیفیت کالا توجهی ندارد. ارائه محصولات با کیفیت پائین هنوز ریسکی است که عواقب آن باید بوسیله خریدار و فروشنده در نظر گرفته شود.

چارچوب مدیریت ریسک

مدیریت ریسک استراتژیک سه معنی مختلف استراتژیک را دربرمی‌گیرد:

اول: همان شناخت ریسکهای استراتژیک است (که در بالا به آن اشاره شد)

دوم: روش برخورد استراتژیک با مسأله ریسک و مدیریت آن است (یعنی تدوین استراتژی‌های لازم)

سوم: مدیریت ریسک در بالاترین رده سازمان یعنی رده استراتژیک

روش برخورد استراتژیک با مدیریت ریسک، که معمولاً به خاطر سیاست انجام کار، در بالاترین رده سازمانی انجام می‌گیرد بیشتر شامل انتخاب بهترین مجموعه از استراتژی‌های زیر می‌باشد:

۱- اجتناب از ریسک (بطور مثال جلوگیری از انجام یک فعالیت ریسک‌پذیر)

۲- کاهش ریسک یا کنترل زیان حاصل از آن (که معمولاً شامل در نظر گرفتن ریسکهای خطرناک در سازمان و برنامه‌ریزی مناسب برای کاهش آنها تا آنجایی که امکان داشته باشد).

۳- نگهداری یا ابتقاء ریسک (قبول کنید که این ریسک چه بخواهید یا نخواهید وجود دارد و باید آنرا یا از طریق بیمه محدود، بیمه کنید و یا ضررهای آن ریسک را بپذیرید.

۴- انتقال ریسک (از طریق بیمه کردن ریسک، مثل ریسک مسوولیت کارفرما، ریسک مسوولیت در مقابل جامعه و ریسک حاصل از فروش محصولات شرکت).

۵- پخش کردن ریسک (که این موضوع بیشتر در مورد مدیریت سرمایه‌گذاری صدق می‌کند)

در رده عملیاتی، مدیران معمولاً با در نظر گرفتن چارچوب استراتژی کلی سازمان، حق دارند به اندازه اختیارات محلی، از تکنیکهای اجتناب از ریسک، کاهش ریسک و کنترل زیان حاصل از ریسک استفاده کنند.

ریسک، همیشه با شناخت سوانح یا خطرات و تجزیه و تحلیل آنها بر مبنای میزان اثرگذاری بر سازمان شروع می‌شود و سپس بر مبنای اطلاعات جمع‌آوری شده و آگاهی، به ارزیابی ریسک از طریق انجام فرآیند اصلی زیر می‌پردازیم:

۱- تخمین یا برآورد میزان ریسک (اندازه‌گیری ریسک)

۲- سنجش ریسک (چقدر این ریسک نسبت به ریسکهای دیگر بزرگتر است؟)

۳- تصمیم‌گیری در مورد ریسک (آیا این ریسک با در نظر گرفتن معیارهای متداول روز قابل قبول است؟)

۴- اقدام لازم در مورد ریسک (چه مجموعه‌ای از استراتژی‌های لازم را بایداز بین استراتژی‌های ذکر شده در بالا انتخاب کرد؟)

معمولاً برای تجزیه و تحلیل، ارزیابی و یافتن وسایل لازم برای کنترل ریسک نیاز به تجربه، تخصص و اطلاعات کافی می‌باشد.

یک استراتژی جامع

در نظر گرفتن این موضوع که ریسک‌های مدیریتی و تغییرات سازمانی، از مدیریت ریسک و مدیریت تغییرات جداشدنی نیست، خیلی مهم است. در دنیایی که دائماً در حال تغییر و پیشرفت است. رفته رفته داشتن یک استراتژی جامع و کامل برای کنترل مجموعه‌ای از ریسکهای مختلف که در بالا به آن اشاره شد، لازم می‌باشد. اگر نگوئیم بقاء یک سازمان، باید قبول کرد که حداقل موفقیت آن، همان قدر که توسط یک نوع از ریسک خاص ممکن است مورد خطر قرار گیرد می‌تواند بوسیله هر ریسک دیگری نیز مورد خطر واقع شود (خواه آن ریسک واقعی، تجاری، وابسته و یا ناوابسته باشد). بنابراین برای اطمینان از درک و پاسخگویی صحیح از سوانح و ریسک، روش جامع و متصل برخورد با ریسک بهتر از روش منقطع و منفصل با آن است.

نتیجه‌گیری

جمهوری اسلامی ایران، مدتی است که برنامه عظیم رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی را شروع کرده و در حال حاضر نیز مشغول اجرای برنامه دوم پنج ساله توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. بنظر می‌رسد اقتصادی که زمانی صد درصد وابسته به درآمد نفت و گاز بوده و رفته رفته با ایجاد صنایع منظم و تولید محصولات برای صادرات، بطرف اقتصادی متناسب پیش می‌رود. خصوصی‌سازی صنایع دولتی نیز در حال انجام است. شرکتهایی که قبلاً دولتی بوده‌اند از حالا باید بفکر دوام رشد و شکوفایی خود باشند. نیاز مبرم به جلوگیری از ضررهای قابل اجتناب و همچنین تصمیمات عاقلانه در مورد ریسکهای بازرگانی، این فکر را تداعی می‌کند که مدیریت ریسک‌های استراتژیک می‌تواند به عنوان عامل مهمی در شکل‌گیری این تحولات مفید واقع گردد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۵
postez postez

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۷
postez postez

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۷
postez postez